Wednesday, 30 December 2009

بارداشت دکتر حسین موسویان و دیگر مبارزان راه ازادی در ایران

بارداشت فعالین سیاسی و مدنی در ایران

ماشالله شمس‌الواعظین، نوشین عبادی، منصوره شجاعی، مرتضی کاظمیان، سیدحسین موسویان و از جمله دستگیری شدگان اخیر هستند. نسرین وزیری خبرنگار پارلمانی ایلنا، بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، کیوان مهرگان دبیر سیاسی ضمیمه اعتماد نیز شب گذشته بازداشت شده‌اند.
پارلمان‌نیوز: شب گذشته خبرنگار پارلمانی خبرگزاری ایلنا بازداشت شد.به گزارش پایگاه خبری «پارلمان‌نیوز»، نسرین وزیری خبرنگار پارلمانی خبرگزاری اصلاح‌طلب ایلنا و خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی بازداشت شد.همچنین خبرهای رسیده حاکی از آن است که بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، کیوان مهرگان دبیر سیاسی ضمیمه اعتماد، مرتضی کاظمیان یادداشت نویس روزنامه‌های اصلاح‌طلب و ماشاءالله شمس الواعظین بازداشت شدند.همچنین شنیده می‌شود شاپور کاظمی، برادر زهرا رهنورد شب گذشته بار دیگر دستگیر شد.اخبار دریافتی حاکی از آن است که کیوان مهرگان که پیش از این ماموران برای بازداشت او به منزلش مراجعه کردند و در منزل حضور نداشت بازداشت شد. از سوی دیگر خبر می‌رسد که رضا تاجیک دبیر سیاسی روزنامه‌های توقیف شده شرق و کارگزاران نیز بازداشت شد.

شورای جبهه ملی ایران در خارج از کشور بازداشت دکتر سید حسین موسویان رئیس هیئت اجرائی
جبهه ملی ایران - نهران و دیگر فعالین سیاسی را شدیدا محکوم نموده و ازادی سریع همگی را خواهان
است.

Sunday, 27 December 2009

ندا شخطیت سال

ندا شخصیت سال تایمز

ندا آقا سلطان به نماد جهانی مخالفت با استبداد تبدیل شده است.روزنامه تایمز لندن، ندا آقا سلطان را که در جریان اعتراض های خیابانی پس از انتخابات اخیر به ضرب گلوله کشته شد، به عنوان فرد سال این روزنامه انتخاب کرد.این روزنامه در شماره روز شنبه ۲۶ دسامبر (پنجم دی) نوشت پس از انتشار تصاویر غرق در خون ندا آقا سلطان، او به نماد جهانی مخالفت با استبداد تبدیل شده است.ندا آقا سلطان، دانشجوی رشته فلسفه، در نخستین روزهای تظاهرات اعتراضی علیه نتیجه اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری در یکی از خیابان های تهران به ضرب گلوله از پای درآمد.تصویر ویدیوئی از صحنه کشته شدن این دختر جوان، که به طور غیرحرفه ای و ظاهرا با استفاده از دوربین تلفن همراه برداشته و در سایت های اینترنتی منتشر شد، انعکاسی گسترده در سطح جهان یافت و باعث بروز انتقاد وسیعی از نحوه برخورد جمهوری اسلامی با تظاهرات اعتراضی مردم شد.نام و تصویر ندا آقا سلطان به نشانه ای از قربانیان خشونت های بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران و یکی از نمادهای جنبش سبز مبدل شد.این نخستین بار نیست که گزارشی از ادای احترام یک نهاد یا شخصیت خارجی نسبت به "ندا آقاسلطان" منتشر می شود، تا کنون گزارش هایی از ساخت آثار هنری تا نامگذاری بورسیه های دانشگاهی برای یادبود ندا انتشار یافته است.اخیرا هفته نامه آمریکایی تایم، نام ندا آقا سلطان را در میان قهرمانان برجسته سال ۲۰۰۹ در جهان قرار داد.نشریه تایم گفت ندا آقا سلطان، بی آنکه خود در صدد باشد، به یک قهرمان تبدیل شد.
ارسال به شبکه‌های اجتماعی

Saturday, 26 December 2009

هدیه سال نو

هدیه سال نو به بشریت
کورش زعیم
در پی کاربرد نخستین نمایش توان نابودسازی بمب اتمی با کاربرد آن در هیروشیما و ناگازاکی در سال 1945، بجای اینکه فاجعه ناشی از آن درس عبرتی شود، مسابقه جهانی تسلیحات اتمی را آغاز کرد. ابرقدرتها برای برتری در توان نابودسازی به تلاش پرداختند، دیکتاتوری ها به بهانه حفاظت از خود و دموکراسی ها به بهانه بازدارندگی در برابر دیکتاتوری ها. آن دو بمب تاریخی هر کدام فقط 20 کیلوتن قدرت داشتند، ولی اکنون استاندارد مگاتن است. امروز بیش از سی هزار عدد آنها در زرادخانه های پنج کشور بزرگ اتمی جهان موجود است که می توانند کره زمین را دهها بار نابود سازند؛ و از زرادخانه های اتمی اسراییل و پاکستان و هندوستان هم گزارش موثقی در دست نیست.

Tuesday, 22 December 2009

بیانیه شورای جبهه ملی ایران در خارج از کشور

محرم و صفر و جوانان روشنفکر ایران

برخی از مقامات جمهوری اسلامی اعلام میدارند که به احترام ماه محرم باید جلو تظاهرات مخالفین وطرفداران سکولاریسم را درخیابانها گرفت و یا انان را که دست بند سبز ویا لباس سبزدارند و شعار میدهند به خاطرآسایش و امنیت مردم دستگیر کرد.
البته اینها بهانه هائی است برای سرکوب دانشجویان وجوانان روشنفکر ما و بطور کلی اپوزسیون داخل کشور، تا اینکه بتوانند موقعیت وقدرت خود را حفظ کنند.
بدیهی است آنان که درداخل کشوردرپی آزادی ودموکراسی هستند وحاضرند هر گونه هزینه ای را بپردازند به محرم و صفر و این روز و ان ماه کاری ندارند. اینان به بهار میاندیشند ، به بهار ازادی ، به بهاری که دستیابی بدان در خزان هم ممکن است.
ابن مردان و زنان مبارز، سرور و رهبر و ولی و امام نمیخواهند . اینان هر کدام خود یک رهبر و پیشوایند ، بویژه انکه مدعیان رهبری خود به رژیم جمهوری اسلامی وابسته اند. ان دختران و پسرانی که در بدو انقلاب هموز بدنیا نیامده بودند، میگویند که پدران و مادران ما که در انقلاب شرکت داشتند نتوانستند بهدف های خود برسند ، ولی ما کوشش خواهیم کرد تا بدان هدف ها برسیم ، لذا همگی کمک کنیم در این راه پیروز شویم.
شورای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
20 دسامیر 2009 برابر با 29 اذر 1388

Sunday, 20 December 2009

جشن یلدا

جشن بزرگ يلدا،
جشن رهایی از اهریمن تاریکی ها
کورش زعیم
يلدا، پر معناترین جشن باستانی ایران زمین، جشن پيروزي روشنايي بر تاريكي و جشن نوزایی است. از فردای یلداست که اهريمن تاريكي ها پس می نشیند. سال گذشته در این روز نوید داده بودم که يلدا برای ما ایرانیان آغاز پایان یک شب تاریک سی ساله خواهد بود، و اینکه عقب نشینی اهریمن تاریکی ها در میهن بلا زده ما آغاز خواهد شد. امسال نوید می دهم که چیرگی روشنایی بر تاریکی ها و اندیشه های اهریمنی در دسترس است.
يلدا هديه پایدار فرهنگ زيباي ايراني به همه جهانيان است. یلدا روز زایش ايزد مهر از آناهيتای دوشیزه است که بنیانگذار آیین جهانگیر مهر بود و ایران زمین و سراسر اروپا و جهان متمدن آن روز را زیر تابش خرد خود گرفت. پدر، پسر و روح القدس باور آیین مهر ایرانی بود. رنگ سرخ انرژی زا و شادی آفرین رنگ جامه روحانیان ما بود نه سیاه غم آور و و روان فرسا. آذین بستن و افروختن شمع بر روی شاخه های درخت سرو، بی اینکه از ریشه درآورده یا شاخه ای از آن بریده شود، آیین ما ایرانیان بود. ما درختان را می کاشتیم و نگاه می داشتیم و هرگز درختان کهنسال را از روی جهالت و خرافات و تنگ نظری یا آزمندی قطع نمی کردیم. ما درخت را نه برای لذت خود، بلکه برای گرامیداشت و سپاسگزاری از خداوند یکتا به شکرانه زیست بومی که در آن زندگی می کنیم آذین می بستیم، و بر تارك آن ستاره مي آويختیم تا به او نزدیکتر شویم. ایزد مهر برای ما دینی شادی آفرین، مردم دوست، بخشاینده و خردورز به ارمغان آورد. کودکانمان هر سال در شب یلدا در انتظار دیدن چهره سپید روحانی و جامه سرخرنگ او و کوله باری از هدیه می نشستند. غم و سیاهپوشی در آیین مهر جایی نداشت. آیین مهر یکی دیگر از شگفتی های فرهنگ ايراني است كه اکنون هم در سراسر گیتی با نام هايی دیگر و به بهانه هاي گوناگون پیروی ميشود.
در اين بلندترين شب سی ساله، ما ايرانيان تا پگاه آزادی بيدار مي نشينيم تا سپیده ی بامداد بر سراسر ایران زمین تابان شود و فرشته روشنايي و دانایی و راستی و خرد ایرانی بر اهريمن تاريك اندیشی و جهالت و پلیدی پیروز گردد. ما دیگر بیدار خواهیم بود. ما باید با هم باشیم و هرگز دست یکدیگر را رها نکنیم تا دیگر کشور به دشمن ندهیم و سياهپوشي و سياه انديشي و سياهكاري و دروغ را از میهن اهوایی خود بیرون رانیم و فرهنگ زیبا و مردم گرای ایرانی را دوباره بر سراسر ایران زمین و جهان بتابانیم.
30 آذر 1388

پیام تسلیت

پیام تسلیت امیرانتظام به مناسبت درگذشت زنده یاد آیت الله حسینعلی منتظری
يكشنبه ۲۹ آذر ۱۳۸۸
خبر درگذشت عالم عالیقدر جهان شیعه، شادروان آیت الله العظمی حسینعلی منتظری، اینجانب را شدیداً متأثر و اندوهگین نمود. ایشان از معدود شخصیت‌های برجسته دینی هستند که به اصول اخلاقی در زندگی اجتماعی پای‌بند بوده و از ایمان خود نردبانی برای رسیدن به هوا و هوس نفسانی نساخته و دفاع از حقوق و ارزش‌های انسانی را فدای مصلحت اندیشی ننمود.
دفاع ایشان از حقوق زندانیان سیاسی در دوران تاریک دهه‌ی شصت برای ایشان اعتبار و احترام زیادی در جامعه ایجاد کرد. رفتار و منش انسانی ایشان نشان داد که دین در خارج از حوزه قدرت عمومی به خوبی می تواند در خدمت ارزش‌های مشترک بشری قرار گیرد.
تجلیل شایسته و ادای احترام مردم ایران نسبت به این مدافع حقوق انسانی درس عبرتی است برای آن دسته از رهبران دینی و سیاسی که از باورهای دینی خود نه برای خدمت به آحاد جامعه بلکه برای سرکوب و نقض حقوق انسانی آنها استفاده می‌کنند. امید است که این مرگ غم انگیز فرصتی برای اندیشیدن و پند گرفتن برای رهبران سیاسی خشونت طلب و مردم ستیز فراهم آورد.
اینجانب نیز به نوبه خود ضمن همدردی، فقدان این مرجع آزاده و انسان شریف و وارسته را به خانواده محترم و معزز و همچنین پیروان و مقلدین ایشان صمیمانه تسلیت عرض می‌نمایم.
عباس امیرانتظامتهران – 29/9/1388

Saturday, 12 December 2009

اطلاعیه حبهه ملی ایران - تهران

شصت و یکمین سال اعلامیه جهانی حقوق بشر
خجسته باد!

بیست و شش سده پیش مرد بزرگی بنام کورش از میان ملت بزرگی برخاست و شیوه زندگی ایرانیان را در یک کشور تسخیر شده به ملت مغلوب آن و به همه جهانیان اعلام کرد. او گفت ما ایرانیان همه مردم جهان را دارای حقوق برابر میدانیم و اینکه همه مردم باید از آزادی گزینش، نیایش، کار و جای زندگی برخوردار باشند؛ اینکه ما ایرانیان ملتی آزاده هستیم و هیچ کس را برده خود نمی کنیم و هیچ کس را مجبور به پیروی از باورهای خود نمی نماییم؛ و اگر ما را نخواهید بر شما فرمانروایی هم نمی کنیم. کورش نظمی نوین را برای جهان بر پایه احترام به قانون و حقوق همه مردم و صلح و رفاه و برادری نوید داد.

به این ترتیب ما ایرانیان 2548 سال پیش نخستین بیانیه جهانی حقوق بشر را اعلام نمودیم وامپراتوری قدرتمند خود را تابع اراده مردم اعلام کرد. 909 سال پیش (1100 میلادی) پادشاهی بنام "هنری" در انگلستان با صدور "منشور آزادیها" داوطلبانه اختیارات مطلق خود را فقط نسبت به طبقه فئودالها محدود کرد. و در سال 1215 باز در انگلستان با صدور "منشور بزرگ" اختیارات پادشاهی خودکامه بنام "جان" با وضع قانون محدود و به حقوق مدنی شهروندان آزاد (و نه بردگان) توجه شد.

دویست و بیست سال پیش (1789)، ملت فرانسه برای دستیابی به جامعه ای قانونمند و حقوق بشر انقلاب کردند و حکومت خودکامه را بزیر آورد. نخستین قانون اساسی جهان پیامد این انقلاب خونین بود که در پی آن نخستین "بیانیه حقوق بشر و شهروند" در جهان غرب صادر شد و در پی آن "لایحه حقوق ]بشر[ ایالات متحده" در سال 1791.

سرانجام در سده بیستم، پس از دو جنگ جهانی خانمانسوز که توسط دیکتاتورها و زیاده خواهان جهان برپا شده بود، و پس از نابودی و کشتار بی سابقه ای که خود دیکتاتورها هم در آن سوختند، جهان به این نتیجه رسید که شیوه زندگی ایرانیان باستان باید سرمشق همگان شود. همه مردم جهان باید از صلح و حقوق برابر برخوردار باشند و جوامع بشری باید تحت قانون مبتنی بر رای مردم اداره شوند. و در این راستا، شصت و یک سال پیش (1948)، سرانجام آرزوی ایرانیان راستین که خواهان صلح و برابری و آزادی انتخاب و آزادی عقیده و جدایی دین از حکومت برای همه مردم جهان بودند برآورده شد. ایران در آن زمان، که در پیامد جنگ جهانی دوم چند سالی از آزادی و دموکراسی برخوردار شده بود، از نخستین کشورهایی بود که اعلامیه جهانی حقوق بشر را امضاء و تصویب کرد.

دوهزار و پانصد سال و هزاران جنگ و دهها انقلاب به طول انجامید تا جهانیان به خرد ایرانی پی ببرند و سروده سعدی بزرگ که "بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک پیکرند" را باور خود و منشور جهانی حقوق بشر ایرانیان چراغ راه خود قرار دهند. در حالیکه منشور کورش و سروده سعدی نماد خرد و نظم نوین جهانی در سازمان ملل متحد شده است، در کشور خود ما چنان عقب گردی بسوی استبداد و زیاده خواهی و خشونت و فساد رخ داده است که مردم جهان را متحیر کرده که چگونه مردمی چنین آزاده و خردمند و هوشمند می توانند خود را در چنین منجلاب استبداد و نقض فاحش حقوق بشر گرفتار کرده باشند؟
ولی دراین واپسین سال دهه نخست سده بیست و یکم، مردم ایران برخاسته اند. این ملت بزرگ در جنبشی عظیم آهنگ آن کرده که یک بار برای همیشه حاکمیت ملی و حقوق بشر را در میهن نهادینه سازد.

جبهه ملی ایران
19 آذر 1388

Friday, 11 December 2009

اگاهینامه در ارتباط با روز جهانی حقوق بشر

اگاهینامه
دهم دسامبرشست و یکمین سالروز حقوق بشر شست ویک سال پیش، روز دهم دسامبر 1948، اعلامية جهاني حقوق بشر به تصويب سازمان ملل متحد و به امضاي كشورهاي عضو، از جمله ايران، رسيد.
مادۀ نخست اين اعلاميه، كه پايه هاي انسانی آن در ايران سابقة ژرف فرهنگي وتاريخي دارد و با روح منشور کوروش کبیر همخوان است، چنين ميگويد:
« تمام افراد بشر آزاد بدنيا ميآيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل و وجدان ميباشند و بايد نسبت به يكديگر با روح برادری رفتار كنند .» . جای آن دارد که یادآور شویم که کوروش بزرگ، شاهنشاه ایران، بیش از ••٢۵ سال پیش، نخستین لوحه حقوق بشر را به جهانیان عرضه کرد، سندی که همواره باعث افتخار جامعه بشری بوده است.
تاریخ تمدن بشر گواهی میدهد که استقرار دموکراسی و حکومتهای قانونی که پایه حقوق بشری داشته باشند پیشرفتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را بدنبال آورده و رفاه ملی را تضمین نموده است. شایسته است که سالگرد این روز جهانی را بهمگان شادباش گفته وکوشش نمائیم که ملت ایران و همه ملتهای زیر یوغ دیکتاتوری، حقوق انسانی خودرا بدست آورند.
بررسی سه دهه گذشته نشان میدهد که مردم ایران، در زیر ضرب و شتم حکومتگران، از مزیتهای نخستین حقوق بشر محرومند و بعلت نادانی و واپسگرایی رژیم جمهوری اسلامی، اکثریت در فقرو فلاکت بسر میبرند. با همه این شرایط غیر انسانی، مردم ایران بگونه خستگی ناپذیر و شجاعانه با این رژیم و قوانین وحشیانه آن، از راه نا فرمانی مدنی و تظاهرات چند میلیونی، مبارزه میکنند. با توجه به حوادث اخیر، ایرانیان نشان دادند که دیگر بهیچ روی تحمل این حکومت را ندارند. این جنبش روز بروز ژرفتر میشود تا در زمان مناسب که آخرین ضربه برای استقرار دموکراسی در ایران زده شود. ولی در پاسخ فریادهای آزادیخواهانه مردم ایران در برابر دیکتاتوری حکومتی، رژیم ددمنش جمهوری اسلامی اقدام به کشتار جوانان بیگناه مانند ندا، ضرب و شتم و زندانی کردن زنان و مردان شجاع، تجاوز وهتک حرمت و شکنجه در زندان و محاکمه های نمایشی مینماید تا چند روزی به عمرحکومت نا مشروع خود و چپاولهای ده ها میلیارد دلاری یارانش اضافه نماید.
جهانیان باید بدانند که سیاستهای تروریستی وحادثه جویانه رژیم جمهوری اسلامی خواسته ملت ایران نیست. شعارهای تظاهرات چندین میلیون نفری ماههای اخیر نشان داد که مردم ایران خواهان دوستی و همکاری با جهان آزاد هستند. ولی این رژیم جمهوری اسلامی است که از آغاز اصول حقوق بشر را زیر پا گذارده و با بکار بردن سیاستهای تروریستی بین المللی و ایجاد آشوب و نا امنی در کشورهای دیگر، که از فرهنگ مردم ایران بدور است، ایران و ایرانیان را در جایگاه نا هنجاری قرارداده است.
اکنون که مردم مبارز ایران به پا خاسته اند و نیاز به پشتیبانی جهان آزاد دارند، ما از کشورهای آزاد جهان میخواهیم که، بدون در نظر گرفتن منافع زود گذرخود، همچنان که با پشتیبانی همگانی باعث آزادی لهستان و آفریقای جنوبی شدند، از مردم مبارز ایران پشتیبانی راستین و موثربنمایند و آنانرا یاری دهند تا این رژیم ضد بشری را، که سد راه آزادی و دمکراسی در منطقه و صلح جهانی میباشد، از میان بر دارند. یک ایران آزاد، پیشرفته و مسئول بخوبی میتواند ، بر پایه سوابق تاریخی و با نیروی توانمند مردم و پس از جایگزینی جمهوری اسلامی، صلح و آرامش را در منطقه بر قرار ساخته و به گسترش منافع مادی و معنوی دراز مدت جامعه جهانی یاری رساند. در این راستا شایسته است تا آزادیخواهان برون مرز با همآهنگی و همبستگی بیشتر خود جهان آزاد را به پشتیبانی همگانی از مبارزات مردم ایران تشویق نمایند.
سازمانهای تهیه کننده آگاهینامه بترتیب الفبا:
پشتیبانان همبستگی دانشجوئی، حزب مشروطه ایران، دفترهای برونمرزی حزب پان‌ایرانیست، شورای جبهه ملی ایران در خارج از کشور، کنگره همبستگی ایرانیان
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم آذر 1388ساعت

Monday, 7 December 2009

جدیدترین گزارش تصویری از اعتراض دانشجویان سبز در دانشگاه تهران

خبرنامه گویا - امروز دانشگاه تهران بار دیگر شاهد اعتراض دانشجویان سبز به شرایط سیاسی موجود در کشور بود. همزمان با اعتراضات سبزها بسیج نیز، در حضوری پررنگتر از همیشه، تجمع برگزار کرد. تجمع بسیج که از ساعات اولیه با تعداد نفرات زیادی برگزار شد، سعی داشت تا با تحت فشار قرار دادن دانشجویان سبز، که در ابتدا تعدادشان اندک بود، از شکل­گیری تجمع آنها جلوگیری کند. اما رفته رفته با افزایش تعداد سبزها دست از اعمال فشار برداشته و به تجمع خودشان پرداختند.
نکته مهم و حتی شاید بی­سابقه امروز اینجا بود که از شواهد چنین بر می­آمد که تعداد زیادی از بسیجیهای شرکت کننده در تجمع «دانشجویی» اساساً دانشجوی دانشگاه تهران نبودند، و چه بسا حتی دانشجو هم نبودند. شنیده­ها حکایت از آن دارد که عده­ی زیادی بسیجی برای شرکت در جشنی، با موضوع ولایت که قرار بود در مسجد دانشگاه برگزار شود، بدون اینکه دانشجوی دانشگاه تهران باشند وارد دانشگاه شدند و در ادامه باشکل دادن تجمعی پر شمار به مقابله با دانشجویان سبز پرداختند که نهایتاً موفق به برهم زدند تجمع سبزها نشدند.
امروز همچنین درگیریهای فیزیکی پراکنده ای بین دو گروه سبزها و بسیجی ها در گرفت.

بیانیه از کانون اینده نگری ایران

بیانیه فراکسیون دانشجویی کانون آینده نگری ایران به مناسبت روز دانشجو

هر کس که به سوی علم و فن رهپوی است
آینده مملکت به دست اوی است
پس شک نبود که کار اظهار نظر
در نقد امور، حق دانشجوی است

16 آذر دیگری از راه رسیده و بار دیگر توجه رسانه‌ها، احزاب و نهادهای مدنی نسبت به جنبش دانشجویی و مسائل دانشجویان جلب شده است. کانون آینده نگری ایران که خاستگاه آن بهنگام تاسیس (پاییز 83) از میان دانشجویان بود و در حال حاضر نیز فراکسیون دانشجویی فعالی دارد، نسبت به مسائل دانشجویی دارای نظرات و دیدگاههایی است که پیش از این، در قالب بیانیه‌ها و مقالات اعلام شده است. بطور فهرست وار می‌توان گفت که ما معتقدیم:
1. جنبش دانشجویی به مثابه شاخه جوانان جامعه روشنفکری ایران است و می‌تواند موتور محرکه تحولات اجتماعی باشد و نه تنها در فعالیتهای اجرایی، بلکه در تمام عرصه‌های مربوط به اداره جامعه، نظرات تحلیلی این قشر مورد توجه قرار گیرد.
2. مشکلات و معضلاتی که جامعه نسبتا جوان ایران بدان دچار است، تنها به دست توانمند خود جوانان و بخصوص دانشجویان قابل حل و فصل است. روشنفکران جوان، با واقعیتهای دنیای مدرن آشنا هستند و می‌توانند راهکارهای مناسبی برای مقابله با معضلات جامعه ارائه کنند.
3. تامین فضای امن و آزاد برای بحث و تبادل نظر و چالش بین الاذهانی در دانشگاهها، می‌بایست مورد تاکید قرار گیرد.
4. دید امنیتی به جنبش دانشجویی، به مصلحت جامعه نیست و هر دولت و حکومتی باید جنبش دانشجویی را به دیده یک "فرصت" بنگرد.
5. "فقر تئوریک" یکی از نقاط ضعف جامعه دانشجویی امروز ماست. متولیان تشکلها و نشریات دانشجویی می‌باید بر ارتقاء سطح فکری دانشجویان، به عنوان یک کار زیربنایی همت گمارند.
6. بحث شیوع گسترده آسیبهایی چون "اعتیاد" در میان دانشجویان بسیار حائز اهمیت است و بر ذمه مسئولان دانشگاه و فعالین دانشجویی است که نسبت به این موضوع حساسیت لازم را بخرج داده، دانشجویان را به سمت زندگی سالم و پویا سوق دهند.

فراکسیون دانشجویی کانون آینده نگری ایران
16/9/88

Sunday, 6 December 2009

بیانیه شورای همبستگی

بیانیه شورای همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر

دست تجاوز به آزادي و جان مبارزان راه دموکراسی و حقوق بشر کوتاه! دولتی که پس از یک نمايش انتخاباتي توهین آمیز مدعی برگزیده مردم بودن می کند، اکنون رویاروی صف های انبوه و گسترده مخالفان و معترضان برون و درون نظام قرار گرفته است؛ اعتراضاتی در به چالش کشیدن نتايج اعلام شده انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری که اکنون به اوج خود رسيده است. مردمي كه برای انتخاب بالاترين مقام اجرایی كشور حتا به شرایط بشدت محدود کننده و گزینشی حاکمیت جمهوری اسلامی تن در داده بودند، ازحقوقي بسیاراندکی که قانون اساسی کنونی برایشان قايل شده است نیز محروم شدند. اعلام شتابزده ي نتیجه ي انتخابات، حتا پیش ازشمارش آرا، توهین به شخصیت ملت بزرگ ایران بود. اکنون مردم برآن شده اند که به انحصارگری و تمامیت خواهی پایان دهند و با مشارکت مستقیم در تعیین سرنوشت خود بناي مردم سالاری وتحقق حقوق بشر را در کشوربرپا دارند. واكنش دولت مدعی، به اين اعتراضات مردمي، دستگيري گسترده ي مخالفان و خشونت و شدت عمل براي برقراري نظمي خونين و خودخواسته در سراسركشوربوده است. دستگير شدگان گاه تا آستانه ي مرگ شكنجه شدند يا مورد تجاوز قرار گرفتند كه درمواردي به مرگ زنداني انجاميد. همه ي اين اقدامات ددمنشانه و انسان ستيزانه تا به امروز، مانند هميشه، بي پاسخگویی مانده است. اتهامات مضحکی همچون عضویت در گروه هاي سياسي یا براندازی نرم، تهدید و فشارهای روحی برشماري از زندانيان برای اجبار به اعترافات فرمایشی و نمایشی، محرومیت از ملاقات با خانواده و وکیل، محاکمه های محرمانه ی بدون حضور وکیل یا هیئت منصفه، همگی از ديگر نمودهاي اين روند خشونت و سركوب بود. در ميان این بازداشت شدگان، شخصیت هایی مانند منصور اسانلو، رسول بداقی، بهروز جاوید تهرانی، عباس خرسندی، مجید دری، مهندس کیوان صمیمی، پیمان عارف، محمد صديق كبودوند، حميد رضا محمدي، شبنم مددزاده، دكتر محمد ملكي، عبداله مومني، ضياء نبوي همراه و همزمان با شمار بسياری دموكراسي خواهان نامدار و گمنام ديگر، درهمين شرايط دوران بازداشت خود را مي گذرانند. تنها جرم اين زندانيان خواست برقراري آزادی، دموكراسي خواهی، مبارزه ي پيگيربراي تامين حقوق شهروندی، دستيابي به حقوق صنفي، انتقاد و اعتراض طبق حقوق اعطایی همین قانون اساسی بوده است. برخی از اين زندانيان، مانند دكتر محمد ملكي، پیمان عارف، محمدصديق كبودوند، منصوراسانلو، عباس خرسندي، شبنم مددزاده، بهروز جاويد تهراني گرفتار بيماري هاي شديد و خطرآفرین هستند و اگر بنا بر اجراي قانون باشد حتي نبايد يك روزهم در زندان نگه داشته شوند. شماري از اين زندانيان هم پس از برگزاري دادگاه، بدون حضور وكيل و هيئت منصفه، به زندان هاي درازمدت محكوم شده اند. پنج تن از زندانيان عقیدتی مانند محمدرضا علیزمانی، احمد کریمی، حامد روحی نژاد، رضا خادمی، آرش رحمانی پور و ناصر عبدالحسینی و سیزده نفر از هم میهنان کرد ما به اتهام وابستگی به سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی به مجازات ضد بشری اعدام محكوم شده اند. شوراي همبستگي براي دموكراسي و حقوق بشر در ايران، وضع حاكم بر سرنوشت آزادي خواهان و مبارزان راه مردم سالاري و حقوق بشر، و بازداشت، شكنجه، تجاوز و مجازات اعدام را كه نقض آشكار حقوق انساني وشهروندي است به شدت محكوم مي كند و خواهان لغو کلیه احکام اعدام و آزادي بي قيد و شرط همه ي زندانیان وجدان در ایران است. شوراي همبستگي براي د مكراسي و حقوق بشر در

ايران تهران – 11 آذر 1388

بیانیه مهم و مشترک جبهه ملی ایران همراه 5 حزب سیاسی دیگر

بنام خداوند جان و خرد

خشونت و فشار استبدادی
جنبش دانشجویی را گسترده تر و نیرومندتر می کند

در هر جامعه، دانشجویان و دانشگاهیان بعلت عدم وابستگی به ساختار حکومت و برکنار از اشتغالات مالی، در ارزیابی مسائل اجتماعی و سیاسی از بینش روشن، درست اندیشی و نواندیشی برخوردارند. بهمین جهت، در برابر نادرستی ها، نارسایی ها و نابسامانی های ناشی از سوء مدیریت و سیاست دولتمردان، به ویژه در رابطه با نفی و نقض آزادیهای بنیادین شهروندی که برای پیشرفت دانش و فن و توسعه جامعه ضروری است، مواضعی منتقدانه و گاه چالشگرانه می گیرند. بهمین دلیل، دانشجویان و دانشگاهیان همواره پیشگام تغییرات مسالمت آمیز همسو با ارزشهای روز بشمار می روند، بنابراین، غالبﺄ در رویارویی جدی با مقامات حکومتی قرار می گیرند.

از سوی دیگر، از آنجایی که دانشجویان مدیران و سرمایه های اجتماعی وسیاسی آینده کشور هستند و مواضع چالشگرانه آنان براستی نگرانیهای همه مردم از وضع موجود، و خواسته های مردم را بر پایه استدلال علمی– سیاسی بازتاب می دهند، از پذیرش اجتماعی ویژه برخوردارند. هنگامی که این موضعگیری ها در پیوند با بحرانهای درازمدت و زیانبار برای جامعه باشد، مردم به نحو آشکاری در مقام پشتیبانی از خواسته دانشجویان بر می آیند. چنانکه در پیوند با یک دهه جنگ ویتنام و پیامدهای زیانبار اجتماعی و سیاسی آن، دانشجویان دانشگاههای امریکا برای نخستین بار در مقام انتقاد و اعتراض به سیاستهای نادرست دولت فدرال برآمدند و قویا خواستار پایان دادن به آن جنگ غیرانسانی شدند، روندی که پشتیبانی اکثر مردم امریکا را در پی داشت. همینطور در دهه شصت، دانشجویان بسیاری از دانشگاههای کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه، مواضع اعتراض آمیزی نسبت به سیاستهای دولتهای خود در پیش گرفتند که سبب تغییرات سیاسی در برخی از آنها از جمله فرانسه شد.

نقش دانشجویان در تحولات یکصد سال گذشته جامعه ایرانی مشهود و رو به افزایش بوده است. در سالهای 87-1278، که استبداد داخلی و استیلای خارجی که بر تمامی شئونات کشور سایه افکنده بود، در پرتو افزایش شمار فارغ التحصیلان مدرسه دارالفنون و آشنایی آنان با اندیشه های اجتماعی و سیاسی نوین، سبب نوشتن و انتشار رساله هایی در ترویج اندیشه های نوین درباره آزادی های مدنی و ضرورت تغییر نظام استبدادی شد. به ویژه پس از ماجرای تنباکو، بسبب گسترش قابل توجه مدارس جدید و افزایش شمار باسوادان در جامعه، دانشجویان و تجددخواهان با طرح اندیشه های نوین در چارچوب خواستهای مردمی، گسترش حوزه سیاست به پایین هرم جامعه را تشدید نمودند. روندی که به انقلاب مشروطیت انجامید. در این دوران، افزون بر نقش نواندیشان داخلی، دانشجویان ایرانی در خارج از کشور هم در پیشبرد این هدف ملی نقش ویژه ای ایفا نمودند.

پس از کودتای 1299، که سیاستهای نوسازی کشور مورد توجه حکومت استبدادی وقت قرار گرفت، بسیاری از روشنفکران و دانش آموختگان که خود پشتیبان برنامه های نوین سازی بودند، وقتی با سیاست سرکوب و ارعاب و کنترل مطبوعات و محدودیت آزادی های سیاسی و مدنی مواجهه شدند، دچار سرخوردگی سیاسی گشتند. چنانکه اعتراضات دانشجویی دانشکده های حقوق و تربیت معلم تهران در سال 1316 و بیانیه دانشجویان و دانش آموختگان ایرانی مقیم اروپا بر نقد سیاست حاکم، پیامدهمین سرخوردگی سیاسی بود. در همین سال نخستین مجمع دانش پژوهان مخالف رژیم دستگیر و اعضای آن زندانی شدند. در سالهای 27-1920، دانشجویان در فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی کشور به ویژه در پیوند با برنامه های توسعه و نقش فعال احزاب، انجمن ها و مطبوعات، و تا حدودی در روند انتخابات تهران، حضور موثری داشتند. موثرترین حضور فعال دانشجویان در رابطه با فعالیتهای سیاسی و مدنی، در نهضت ملی کردن صنعت نفت پدیدار شد. همین سابقه فعالیتهای سیاسی این دوران سبب شد که پس از کودتای 28 مرداد 1332 هم فعالیتهای سیاسی دانشجویان با تمام محدودیتهای موجود همچنان ادامه یابد. شهادت سه نفر از دانشجویان مبارز و آزادیخواه در صحن دانشکده فنی دانشگاه تهران پیامد حضور شاخص دانشجویان در صحنه سیاست بود. از آن تاریخ روز 16 آذر (1332) و سپس روز یکم بهمن (1340)، روزهای پیوند جامعه دانشجویی با نسلهای آینده خود در مبارزه برای نیل به آزادی شدند. افسوس که خواست و آرزوی یکصد ساله ملت ایران برای دستیابی به آزادی و حقوق بنیادین و شهروندی هنوز گرفتار ارزشهای استبدادی مانده و مردم ایران کماکان باید شاهد رخدادهایی دلخراش چون 18 تیرها و 23 خردادها باشند.

اکنون بزرگداشت شانزده آذر در شرایطی برگزار می شود که صدها دانشجو بخاطر اعتراضات مسالمت آمیز خود در زندان ها بسر می برند و در استانه برگزاری بزرگداشت این روز، هنوز بسیاری از فعالان دانشجویی را دستگیر و روانه زندان می کنند.

ما امضاء کنندگان ضمن بزرگداشت این روز تاریخی اعلام همبستگی با جنبش دانشجویان و جنبش سبز مردمی برای استقرار دموکراسی و حقوق بشر، اعلام می داریم:

1- دانشجویان در بند باید هر چه زودتر آزاد شده و از آنها اعاده حیثیت گردد.
2- همه دانشجویان باید از امکانات و فرصتهای یکسان بهره مند شوند و از اعمال هرگونه تبعیض عقیدتی، اعتقادی و جنسیتی خودداری شود.
3- استقلال از دست رفته باید به دانشگاها باز گردانده شود.
4- از استقرار عوامل حکومتی مجری تفتیش عقیده و اعتقاد در دانشگاهها باید خودداری و به فضای امنیتی– پلیسی تحمیل شده به دانشگاهها پایان داده شود.
5- ارزشهای آزاد اندیشی و نواندیشی که مقتضای منطقی و ضروری فضای علمی و پژوهشی دانشگاه است باید محترم شناخته شود.
6- حقوق صنفی دانشجویان باید محترم شناخته شود.
7- آمران و عاملان کشتار، خشونت و برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان باید معرفی و مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.

جبهه ملی ایران، حزب ملت ایران، نهضت آزادی ایران، شورای فعالان ملی مذهبی، حزب ایران، حزب مردم ایران

Friday, 4 December 2009

شانزدهم اذر 1388

شانزدهم آذر و ادامه مبارزات ضد دیکتاتوری

ازواقعه شانزده آذر سال 1332 نزدیک به 56 سال می گذرد ، ولی دانشگاهیان ایران وانان که شاهد ان حادثه بودند هیچگاه آنرا فراموش نکردند. از ان زمان هر ساله دانشجویان در دانشکده فنی باین مناسبت اجتماع کرده علیه رژیم سابق شعار میدادند جریان واقعه به طورخلاصه این بود که دران تاریخ قرار بود نیکسون معاون ژنراال ایزنهاور به تهران بیاید وباید ازهر گونه اعتراض و تظاهراتی علیه او جلوگیری شود تا نشان دهند که بعد از کودتای 28 مرداد حکومت براوضاع مسلط است. لذا برای ترساندن وجلوگیری ازتظاهرات دانشجویان ، ابتدا یک گردان سربازمسلح دراطراف دانشگاه مستقرمیکنند. بعدا این سربازان وارد دانشگاه میشوند و بدانشکده فنی ، که معمولا محل تظاهرات بود، میروند. انگاه به بهانه ای وارد کلاس درسی شده و چند دانشجو را بیرون میبرند. در این زمان دانشجویان که اوضاع را چنین میبینند از کلاسها بیرون میایند واعتراض میکنند . ناگهان بدستور فرمانده ، سرباران شروع به شلیک گلوله میکنند. عده ای موفق به فرارمیشوند ولی سه دانشجوی دانشکده به شهادت میرسند. سه دانشجوی کشته شده عبارت بودند از: بزرگ نیا – قندچی – شریعت رضوی.
روزبعد ژنرال ایزنهاور درکنگره امریکا اعلام داشت شاهنشاه ایران کاملاً براوضاع مسلط است و دکترمصدق طیق رأی دادگاه به زندان محکوم شده است.
از ان زمان تاکنون و پس از انقلاب 57 نیز همه ساله ، دانشچویان وجبهه ملی ایران این روز را گرامی داشته و انرا نمادی علیه دیکتاتوری دانسته است. اما امساال دراثرجنبش فراگیر مردمی و بویژه مبارزات دامنه دار جوانان ، دانشجویان و زنان ایران در داخل و خارج ، 16 اذر پرافتخاری در پیش است . کلیه دانشجویان درسراسرکشور و در خارج از ایران امادگی خود را برای تظاهرات وسیع اماده کرده اند. ازطرفی حکومت پادگانی-اسلامی، شروع بدستگیری و تهدید دانشجویان فعال در دانشگاههای تهران و سایر شهرهای ایران نموده تا بزعم خود از هر حرکتی در دانشگاهها و در خارج از دانشگاهها جلوگیری کند . اما مردم و جوانان همانگونه که درموارد مختلف ، از 22 خرداد گذشته تا کنون نشان داده اند اززندان و چماق چماقداران حکومتی هراسی ندارند و همچنان بمبارزات خود تا بر کناری این حکومت فاسد نظامی- مذهبی ادامه خواهند داد.

شورای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
ا 1 اذر 13 88 برابر با 2/12/2009

Tuesday, 1 December 2009

ضرورت اعتصاب

ضرورت اعتصاب

ختصر و کوتاه بگوئيم: اعتصاب يکی از ابزارهای مدنی مبارزه برای گرفتن حق است
1) در قوانين فعلی حاکم، اين حق به رسميت شناخته نشده اما در عين حال، در قوانين جزائی کشور، متوقف کردن کار، جرم هم تلقی نشده است.
2) در کشوری که اکثريت قريب به اتفاق حقوق اساسی بشر مانند حقوق مدنی، سياسی، اجتماعی و اقتصادی يا اساساً در قوانين آن پيش بينی نشده و يا مطلقاً توسط نهادهای حکومتی ناديده گرفته می شود، گشتن به دنبال راه های مبارزه در چارچوب قانون کمی فانتزی و کودکانه به نظر می رسد.
3) انسان، حقوقی طبيعی و غيرقابل سلب دارد که با هيچ قانونی نمی توان وی را از آن حقوق محروم کرد. قوانين سلب کننده آزادی ها و حقوق اساسی بشر مستحق لگد کوب شدن توسط مردم هستند.بحث اين اصل در ردای امروزی، سابقه ای هفتصد ساله در علم حقوق دارد و نيز از جنگ جهانی دوم به بعد (پس از دادگاه های نورنبرگ و توکيو) رسماً وارد موازين پذيرفته شده حقوق شده است. به همين ترتيب، مطالبه اين حقوق نيز از هر راه مدنی مانند اعتصاب ولو در قوانين داخلی پيش بينی نشده باشد، از ديد حقوقی مقبول و پسنديده است.
4) هر گونه خسارات ناشی از کسر حقوق، اخراج و امثال آن که ناشی از اعتصاب يا ساير فعاليت های مدنی و سياسی باشد، پس از سرنگونی حاکميت ظلم و جور، در دادگاه های صالح قابل پيگيری است و نه تنها تمام حقوق و مزايا قابل دريافت است، بلکه از باب مسئوليت مدنی مسئولين امر، شخص زيان ديده مستحق دريافت خسارات مادی و معنوی ناشی از تعدی مسئولين خواهد بود. ما اگر زنده بوديم مسئوليت تدوين دادخواست های مربوطه را به طور رايگان برای همه هموطنان خسارت ديده بر عهده خواهيم گرفت. ناگفته نماند که بقای استبداد فاسد حاکم، خود بزرگترين خسارت برای همه ما و فرزندان مان است و به زير کشيدن آن ارزش اين خسارات احتمالی را دارد.
آيا اعتصاب به تدريج از اعتصاب سفيد (نوع ايتاليائی) شروع شود (با اين استدلال که شروع اعتصاب سراسری آمادگی ذهنی لازم دارد و زمينه های آن با ايجاد سازمان دهی در محيط های کار بايد فراهم شود) يا اين که هر چه زودتر و بدون اين دست و آن دست کردن به طور سراسری آغاز شود (با اين استدلال که تعلل باعث پراکندگی نيروها و کاهش انرژی آن ها می شود و بايد کار را يکسره کرد)؟ پاسخ اين سوال در تخصص ما نيست. از جامعه شناسان و سياسيونی بپرسيد که هم علم تجريدی آن را دارند و هم شرايط موجود را بررسی کرده اند. تنها نکته ای که ما به طور روزمره آن را در ميان مردم کوچه و بازار می بينيم اين است که اکثريت قريب به اتفاق منتظرند اين روند شروع شود. ضمناً منتظر اعلام از بالا نبايد بود. جنبش سبز ملک طلق کسی نيست. رهبران آن طيف های مختلف مردم هستند که حول محور دمکراسی جمع شده اند. اين مردم هستند که جنبش و برخی چهره های شاخص را رهبری می کنند و خود اين اشخاص هم با فروتنی به آن اذعان دارند و به همين سبب بين بخشی از جنبش سبز مردم، دارای احترامند. فراهم کردن زمينه ها را از همين الان شروع کنيم. ضمناً 16 آذر را فراموش نکنيم.
تا حرکت نهائی برای به زير کشيدن کودتاچيان دو گام مانده است. برای سناريوهای محتمل تحول، خود را آماده کنيم.
حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران