Tuesday 27 October 2009

مجلس ترحیم

بازگشت همه به سوی اوست

با تاسف بسیار واندوه فراوان درگذشت رادمرد میهن دوست و از پیروان راستین راه مصدق بزرگ ، قاضی شریف وپاکدامن دادگستری ، عضوشورای مرکزی وهیأت اجرائیه جبهه ملی ایران آقای غلامرضا رحیم را به اطلاع هموطنان ارجمند میرسانیم .
مجلس ترحیم آن فقید سعید روز جمعه هشتم آبانماه ازساعت ده تا یازده ونیم صبح درمسجد حجت ابن الحسن واقع درخیابان سهروردی شمالی برگزارخواهد شد.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران
ادیب برومند- دکترلقا اردلان – بانوفرشیدافشار- مهندس عباس امیرانتظام – فرهادامیرابراهیمی دکترهرمیداس باوند - دکتر جهانشاه برومند-- مهندس مرتضی بدیعی – مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی – عیسی خان حاتمی – دکترپرویزدبیری - جمال درودی – دکترعلی رشیدی حسین راضی – دکترخسروسعیدی – دکترشاهین سپنتا- حسین شاه حسینی – حسن شهیدی – جواد شرف الدین – مهندس حسین عزت زاده – سرلشگربازنشسته ناصرفربد- اصغرفنی پور- دکترمحسن فرشاد – حسن قدیانی – دکتر باقرقدیری اصلی – دکترحسین موسویان - دکترمهدی مویدزاده – منوچهرملک قاسمی پریچهرمبشری – هرمزممیزی – ابراهیم منتصری – دکترصادق مسرت – دکترعلی اکبرنقی پور- ابوالفضل نیماوری

بیانیه برای ازادی زندانیان سیاسی

بیانیه چهارده تن از فعالان سیاسی در اعتراض به اعدامو خشونتهای جاری در کشور

هیچ راهی جز بازگشت به سوی ملت وجود ندارد

زندان و اعدام مردم را نمی ترساند

به نام خداوند جان و خرد
فرایند توسعه تمدن بشری، رسیدن به آزادی است؛ آزادی که اصول بنیادین و فراگیر آن در چارچوب حقوق بشر راهنمای تغییرات مسالمت آمیز در زمینه های گوناگون زندگی اجتماعی انسانها شده است. از آن جمله می توان از تلاشهای پیگیر بین المللی برای تعدیل و انسانی کردن اصول حقوق جزا در قوانین داخلی کشورها یاد کرد، که نخستین تجلی آن در رابطه با حذف مجازات اعدام برای نوجوانان زیر هیجده سال است. کودکان و نوجوانان در شمار گروه های آسیب پذیر جامعه بشمار آورده شده اند که نیازمند توجه و حمایت ویژه هستند. بدین معنی که کودک در برابر کردار خود مسئولیتی معادل انسانهای بالغ ندارد و شرایط و قلمرو مسئولیت مدنی یا کیفری نوجوان باید متناسب با رشد فکری و تجربی او و اختیارات او در شکل دادن جامعه ای که عضو آن است باشد. جامعه پیشرفته بین المللی با حذف اعدام نوجوانان پاسخ روشنی به این پرسش ها داده است.اعلامیه حقوق کودک مصوب 1959 و کنوانسیون حقوق کودک 1989 و همچنین ضوابط سازمان ملل در مورد حداقل معیارهای قابل اعمال در دادرسی کودکان (قواعد بیجینک 1985) و رهنمودهای سازمان ملل برای پیش گیری از بزهکاری نوجوانان ( رهنمودهای ریاض 1990) بهترین گواه بر توجه ویژه حقوق بشر معاصر به این موضوع، یعنی لغو و حذف مجازات اعدام نوجوانان است. بسیاری از کشورها بر این مسئولیت انسانی گردن نهاده اند و جمهوری اسلامی نیز در شهریور 1370 کنوانسیون حقوق کودک را امضا و در تیرماه 1373 آن را تصویب کرده است. ولی از آن پس، و بویژه در طی چهار سال گذشته، با اعدام مکرر نوجوانان زیر هیجده سال، نه تنها به نقض تعهدات بین المللی مبادرت ورزیده بلکه، از این لحاظ، رتبه اول کشورهای جهان را نیز کسب کرده است.در حالیکه جامعه جهانی در فرایند پیشرفت تمدن بشری، در مقام حذف مجازات اعدام به عنوان خشونتبارترین نوع مجازات برآمده است و در این راستا پروتکل دو میثاق حقوق مدنی و سیاسی حذف اختیاری مجازات اعدام را تجویز کرده، سازمان ملل نیز قطعنامه های متعددی در این راستا صادر و بیش از هفتاد کشور، از جمله برخی کشورهای اسلامی مانند قرقیزستان، ترکیه و اردن، مجازات اعدام را از قوانین کیفری خود حذف نموده اند، جمهوری اسلامی بی اعتنا به تعهدات بین المللی خود و به معیارهای اخلاقی و انسانی حاکم بر تمدن بشری، با بی پروایی به اعدامهای بیشمار و خودسرانه ادامه می دهد و خود را با احراز مقام دوم جهانی، آنهم پس از چین با جمعیتی 17 برابر ایران، در تاریخ خشونتگری یک حکومت علیه شهروندان خود جایگاه ویژه ای برای خود کسب نموده است.افزون بر بی اعتنایی نسبت به تعهدات بین المللی و ملی، سطح شگفت انگیز خشونت حاکمیت جمهوری اسلامی در برابر اعتراضات برحق و مسالمت آمیز فرهیختگان، نواندیشان، فعالان سیاسی، زنان، دانشجویان، هنرمندان و کارگران جامعه، نشانگر چیرگی فرهنگی در درون حکومت است که بهیچ وجه با سرشت ما ایرانیان همخوانی ندارد. این رفتار که نه تنها درمان بخش رویدادهای پیش آمده نیست، بلکه گسست میان حکومت و مردم را بیش از بیش نمایش داده و چهره مخدوش جمهوری اسلامی را در افکار عمومی جهانی تیره تر ساخته است.از سوی دیگر، در زمانی که برخی کشورهای در حال توسعه، که فقط چند سال پیش از ما عقب افتاده تر و فقیرتر بوده اند، به جرگه کشورهای پیشرفته می پیوندند و در تصمیم گیری های جهانی در چارچوب گروه بیست شرکت داده می شوند، کشور ایران با تمام منابع غنی، درآمد سرشار و امکانات طبیعی و اجتماعی، به ویژه جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواکونمی خود، هنوز در زمره کشورهای در حال توسعه عقب افتاده تر از پیش باقی مانده و با مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داخلی و نابسامانی های خارجی دست به گریبان است. فضای نظامی امنیتی حاکم بر جامعه موجب تشدید نارسایی های مورد بحث شده، ابهامات و ندانم بکاریها و ستیزگری های نابخردانه در سیاست خارجی سبب گردیده که نه تنها کشور هزینه های سنگین ناشی از آن را متحمل شود، بلکه فرصت های پیش آمده را یکی پس از دیگری از دست بدهد و به منظور خنثی نمودن فشارها و محدودیت های وارده از سوی جامعه جهانی باجهای سنگین تری به این یا آن قدرت بدهد و در نتیجه قدرت مانور و آزادی عمل خود را بشدت محدود سازد.بدیهی است که برای رفع دشواری هایی که مردم ایران سی سال است با آن دست به گریبان بوده و اکنون حاکمیت را هم در بن بستی بس خطرناک گرفتار ساخته است، هیچ راهی جز بازگشت بسوی ملت و پذیرش خواستهای مردم که محترم شمردن آزادی های اساسی و پایبندی به حاکمیت ملی و قانون وجود ندارد. بی تردید، نخستین گام در این راه، آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، لغو مجازات اعدام و قوانین غیر انسانی و محدود کننده حقوق شهروندی و بالاخره استقرار نظام مردم سالار عاری از هرگونه تبعیض، و رفع و نفی هرگونه مبانی قدسیه در رابطه با اداره امور کشور و جامعه است.ما هشدار می دهیم که هیچ راهی بجز تمکین به خواست مردم در یک تفاهم مسالمت آمیز و خردمندانه در پیش رو نیست. فقط در این صورت است که می توان به جلوگیری از فاجعه ملی پیش رو و جبران توقفهای پیش آمده و خیزش بسوی جلو امیدوار بود.عباس امیرانتظام، هرمیداس باوند، عیسی خان حاتمی، علی حاج قاسمعلی، حمیدرضا خادم، محمدعلی دادخواه، جمال درودی، آرش رحمانی، اشکان رضوی، کورش زعیم، خسرو سیف، حشمت الله طبرزدی، حسین مجتهدی، علی اکبر معین فر

Saturday 24 October 2009

شعری از سیمین بهبهانی

شعری زیبا و گویا از سیمسن بهبهانی
سجاده فرش عنف و تجاوز، اي داعيان شرع خدا را!بر قتل‌عام دين و مروت، دست که بسته چشم شما ر
ا االه اکبر است که هر شب، همراه جانِ آمده بر لبآتشفشان به بال شياطين، کرده‌ست پاره پاره فضا را ا
ز شرع غير نام نمانده‌ست، از عرف جز حرام نمانده‌ستبر مدعا گواه گرفتم، جسم ترانه، قلب ندا را
انصاف را به هيچ شمردند، بس خون بي‌گناه که خوردندشرم آيدم دگر که بگويم، بردند آبروي حيا را
سهراب‌ها به خاک غنودند، آرام آنچنان‌که نبودندکو چاره‌ساز نفرت و نفرين، تهمينه‌هاي سوگ و عزا را ؟
زين پس کدام جامه بپوشند، بهر کدام خير بکوشندآنان‌که عين فاجعه ديدند، فخر امام ارج عبا را
سجاده تار و پود گسسته‌ست، ديوي بر آن به جبر نشسته‌‌ستگو سيل سخت آيد و شويد، سجاده و نماز ريا را
سيمين بهبهاني

Friday 23 October 2009

بیانیه جبهه ملی ایران-تهران

­­­­­­­­­ بیانیه تحلیلی جبهه ملی ایران درمورد واگذاری اموال ملی و عمومی به بهانه خصوصی سازی

از روزی که دولت فعلی برروی کار آورده شد (بیش ازچهارسال پیش) وظیفه اصلی آن باز گذاشتن دست حامیان و پشتیبانان دولت و مراکز قدرت در تسلط برادارات ، پست های کلیدی(مدیریت ها،وزارت خانه ها ) حضور قوی در مجلس و مراکز تصممیم گیری ، مراکز توزیع کننده منابع مالی و امکانات اقتصادی( منابع طبیعی ، وزارت خانه های اقتصادی، بانک ها ، بورس ) غیر از مراکز سیاسی بوده است .
اولین اقدام رییس جمهور در آن زمان مخالفت با واگذاری قسمتی از سهام بانک پارسیان به خریداران در بخش خصوصی به بهانه تامین قسمتی از هزینه خرید توسط بانک ها بود تا گروه مورد نظر خاص بر این بانک مسلط شود. از آن زمان گروه های مافیائی برای آسان کردن تسلط بر اموال عمومی تبلیغات شدید خصوصی سازی را راه انداختندو بالاخره چه در مجمع تشخیص مصلحت نظام و چه در سطح بالاتر مقدمات صدور فرمان رهبری دایر بر اصلاح اصل 44 قانون اساسی که بخش دولتی اقتصاد را شرح داده است فراهم ساختند تا اموال کلیدی و حیاتی دولتی هم قابل تصرف و حراج باشد ( بانک ها ، راه آهن ، خدمات ارتباط جمعی ، شرکت های حمل و نقل و صنایع بنیادی و کلیدی ،بنادر و ترمینال ها )
در حالیکه اولاً دولتی بودن صنایع و فعالیت های زیر بنایی و کلیدی به شرح مندرج در قانون اساسی به لحاظ اهمیت آنها در حفظ امنیت و رفاه عمومی و باز بودن دست دولت ( البته یک دولت ملی و دلسوز مصالح عمومی ) در جهت دادن به اقتصاد وسیاست های اقتصادی دولت در جهت رفاه عمومی است( مثل همه اقتصادهای سوسیالیستی واقعی و حتی نظام های سرمایه داری مختلط) و ثانیاً نهضت خصصوصی سازی از دهه 1990 پس ازسقوط امپراطوری شوروی درجهان راه افتادخود ابزاری برای ایجاد رقابت رشداقتصادی بهبود سطح رفاه مردم واولین پیش نیاز آن آزادسازی اقتصادی یعنی تسهیل فعالیت اقتصادی مردم از راه حذف قوانین ومقررات زائد ودست وپاگیر وساده سازی مدیریت امور عمومی و اقتصادی بوده است .
مثلاً در آلمان پس از ملحق شدن آلمان شرقی هدف خصوصی سازی (کوچک کردن دولت ) پاک سازی وحذف آثار اقتصا د فاشیستی دوران هیتلری و دوران کومونیستی استالینی ( 1990-1945) و ایجاد ساختارها و زیر بنا ها و صنایع قرن بیست و یکم با تکنولوژی قرن بیست و یکم بود که نتیجه آن بهبود شرایط رقابتی ، افزایش اشتغال ، تولید، افزایش صادرات و ازدیاد رفاه و قدرت اقتصادی کشور خواهد بود.
در بیش از پنجاه کشور که نهضت خصوصی سازی در آن پا گرفت اول از همه هدف های خصوصی سازی در هر بخش از اقتصاد وصنعت تعریف می شد و بعد هیئتی مرکب از نمایندگان منافع مصرف کنندگان ( کارگران ، کارمندان ، معلمین) بانک ها ، صاحبان صنایع ، نمایندگان مجلس و دولت تصمیم می گرفتند که با کارخانه یا صنعت چه باید بشود و آیا این صنعت مضر و آلوده کننده باید از سطح زمین پاک شود یا کوچک شود یا گسترش یابد و بعد به هر کسی یا شرکتی ویا کنسرسیومی چه در سطح ملی و یا بین المللی فروخته شود ( واگذار شود ) که توانایی فنی ، مالی ، تکنولوژیکی ، مدیریتی ، پرسنلی را داشته باشدکه طی مدت تعیین شده آن صنعت را به سطح مطلوب برساند و اهداف قبلاً تعیین شده و توافق شده را تامین نماید.
در ایران خصوصی سازی را تنها از دید انتقال مالکیت و کنترل یعنی خرید و فروش سهام شرکت های سود ده یا دارای سرمایه های نهفته دانسته اند یعنی هر دار و دسته ای ، کارخانه ای یا صنعتی یا بخشی از صنعتی ( مثل شرکت های وابسته به صنعت نفت ، صنعت مس ، صنعت آلومنیوم ، صنعت برق ، صنعت آّب ، نیروگاه ها و سد ها) را هدف تسلط خود قرار می دهد و به هزار وسیله برای خود سوئی سازی آن اقدام می کند که اولین تاکتیک عوامل بیرونی و درونی آنها زیان ده کردن آن کارخانه یا صنعت و درست کردن بهانه عوام پسند برای فروش و یا واگذاری آن است ( راه های منفی کردن تراز نامه شرکت ها متعدد است) .
بعضی از نهاد ها وارگان های وابسته به حکومت مسئله خصوصی سازی را هم از دید ایجاد درآمد مستقل از بودجه دولت و هم از دید تسلط بر جامعه ، افکار عمومی ، زندگی خصوصی مردم ، روابط بین المللی مخصوصاً تجارت خارجی می بینند و بعضی افراد ساده اندیش یا عامل خود این نهاد ها و بنیادها به استناد مقرراتی که خود عوامل این نهادهای ظاهراً عمومی وضع کرده اند اظهارنظر می کنند که مثلاً واگذاری پنجاه و یک درصد سهام مخابرات به شرکت های ظاهراً تعاونی سپاه اشکالی ندارد که هم از اسم تعاونی سوء استفاده شده است و هم از کلمه خصوصی سازی و بعضی هم که فریادشان بلند شده فقط ناشی از تأسف از دست رفتن فرصت کسب تسلط و سود جویی است .
درعلوم اداری و اقتصاد هر نهاد ، شرکت یا موسسه ای را دولتی می دانند که بالاترین مقامات آن توسط مقامات حکومتی انتخاب و منصوب شوند ، بنابراین تمام نهاد ها ، بنیادها ، شرکت ها و موسسأت به اصطلاح تعاونی و خیریه زیرنظرمقامات حکومتی ، دولتی و یا شبه دولتی هستند و تسلط مقامات حکومتی بر آنها و بر دستگاه های اداری و دولتی در ذات با اقتصاد رقابتی و خصوصی مغایرت دارد یعنی امکانات و فرصت های خاص ناشی از قدرت حکومت را به آنها می دهد( چهل هزار میلیارد تومان پول بانک های دولتی را چه افراد و شرکت هایی خورده اند؟ )
اقتصاد رقابتی واقعی که سبب رشد، توسعه و ازدیاد تولید ، اشتغال و رفاه در بخش عظیمی از دنیا حتی در دهه اخیر در چین و هندوستان شده پنج رکن دارد: (1) آزادی اطلاعات ، تولید اطلاعات ، دسترسی به اطلاعات ، سرعت دسترسی و کم هزینه بودن اطلاعات (2) تساوی همه افراد علاقمند در بهره گیری از اطلاعات (3) تساوی افراد علاقمند در دسترسی به منابع مالی و امکانات ( بانک ها ، موسسأت مالی ، بازار ها ، صنایع ، مواد اولیه ، واردات ، صادرات) (4) قابل رقابت بودن کالا ها و یا خدمات ( نبودن انحصارات طبیعی ، امکانات سر مایه ای ، فنی ، تکنولوژیکی, مسائل امنیت ملی یا ملاحظات اجتماعی و رفاهی) و بالاخره (5) باز بودن اقتصاد و دسترسی به مواد ، کالا ها ، خدمات ، بازار در سطح جهانی و رقابتی که یک بررسی ساده نشان می دهد که در ایران هیچیک از این پنج شرط فراهم نیست و در این شرایط راه اندازی بهانه خصوصی سازی جز دامی برای انتقال ثروت های ملی و اموال عمومی به باند های مافیایی و ایجاد پایه های تسلط دراز مدت نهاد های حکومتی و بنیاد ها و افراد و خانواده های مسلط بر آنها برای جامعه نیست.

تهران – جبهه ملی ایران
28/7/1388

Thursday 22 October 2009

مصرف مواد مخدر در ایران

اول در مصرف مواد مخدر

سازمان ملل: ایران بزرگترين مصرف کننده مواد مخدر در جهان است.رادیو فردا: سازمان ملل متحد روز چهارشنبه اعلام کرد: طی سال ۲۰۰۸ چهارده تن هرویین و چهار صد و پنجاه تن ترياک در ايران به مصرف رسیده است که این کشور را به بزرگترين مصرف کننده مواد مخدر در جهان تبدیل کرده است.دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد در گزارش سال ۲۰۰۸ خود تصريح کرده است: «ايران با جدی ترين مشکل اعتياد در جهان رو به رو است، اين در حالی است که تزريق مواد مخدر در آسيای مرکزی باعث همه گير شدن بيماری ايدز شده است.»سازمان ملل متحد در گزارش خود اضافه کرده است: تجارت مواد مخدر افغانستان بازاری ۶۵ ميليارد دلاری دارد و نيمی از ۱۵ ميليون مصرف کننده مواد مخدر جهان در ايران، روسيه و اروپا هستند.دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد در گزارش تازه خود اعلام کرده است: ۹۲ درصد تریاک جهان در افغانستان توليد می شود و سالانه معادل سه هزار و ۵۰۰ تن از اين مواد به خارج از افغانستان فرستاده می شود.طبق اين گزارش، دو سوم این مواد مخدر قبل از خارج شدن از کشورهای آسيای ميانه به هرویین تبديل می شود و بقيه به صورت ترياک در بازار مصرف می شود.گزارش سازمان ملل تصريح می کند که کمتر از دو درصد از هروئين و ترياک توليد شده ، قبل از خارج شدن از افغانستان از سوی نيروهای انتظامی توقيف می شود.برپايه اين گزارش، ۴۰ درصد هرویین توليد شده از طريق پاکستان، ۳۰ درصد از طريق ايران و ۲۵ درصد از طريق کشورهای آسيانه ميانه از افغانستان خارج می شود.آنتونيو ماريو کاستا ، مدير اجرايی دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد، در اين زمينه می گويد: مرز افغانستان و پاکستان به بزرگترين منطقه آزاد تجاری برای مبادله مواد مخدر بدل شده است که علاوه بر اين مواد؛ سلاح، تجهیزات بمب سازی، پول مواد مخدر، حتی آدم و مهاجر غيرقانونی در اين منطقه رد و بدل می شود.آنتونيو ماريو کاستا همچنين هشدار داده است که «موج » مواد مخدر و تروريسم به سمت آسيای ميانه در حرکت است.دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد می گويد: فقط ۲۰ درصد از مواد مخدر خارج شده از افغانستان پيش از رسيدن به دست مصرف کننده توقيف می شود.اين گزارش همچنين تصريح می کند: بهای هرویین صادر شده از افغانستان با عبور از هر مرزی افزايش می يابد. اين مواد در کابل هر گرم سه دلار به فروش می رسد اين در حالی است که اين ميزان در خيابان های لندن، ميلان و مسکو به قيمت ۱۰۰ دلار فروخته می شود.طبق اين گزارش، ۱۹ درصد از مواد مخدر جهان در اروپا مصرف می شود. در ايران و روسيه ۱۵ درصد، هند ۷ درصد، و پاکستان، آفريقا و آمريکا هرکدام شش درصد از مواد مخدر جهان به مصرف می رسد.تجارت مواد مخدر افغانستان تامين کننده منابع مالی گروه های شورشی است.اين گزارش تصريح می کند: از سال ۲۰۰۵ تاکنون گروه طالبان از ماليات و تجارت کشت مواد مخدر سالانه ۱۶۰ ميليون دلار در آمد دارد. و طالبان و القاعده بازار يک ميليارد دلاری پاکستان را نيز بين خود تقسيم کرده اند.دولت طالبان در افغانستان در سال ۲۰۰۱ بعد از حمله نيروهای آمريکا به اين کشور سقوط کرد و نيروهای اين گروه در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان حضور دارند.آنتونيو ماريو کاستا در اين زمينه می گويد: دخالت طالبان در مسئله مواد مخدر اين اجازه را به آنها می دهد که هزينه ماشين جنگی خود را از اين طريق تامين کنند.طبق اين گزارش بيشتر ۶۵ ميليارد دلار فروش سالانه ترياک و هرویین خارج از افغانستان به جيب مجرمان می رود.دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد می گويد: از ۱۵ ميليون و ۴۰۰ هزار مصرف کننده مواد مخدر ۱۱ ميليون و ۳۰۰ هزار نفر هرویین و مابقی ترياک مصرف می کنند.طبق این گزارش، نيمی از هرویین جهان در اروپا و روسيه به مصرف می رسد و ۴۲ درصد از مصرف کنندگان ترياک در ايران به سر می برند.هرویین و ترياک سالانه باعث مرگ ۱۰۰ هزار نفر در جهان می شود.

Wednesday 21 October 2009

نشریه جبهه ملی در خارج از کشور - شماره 79

نشریه جبهه ملی ایران در خارج از کشور-شماره 79 منتشر شد.

جهت دریافت این شماره از نشریه- ادرس پستی خود را با ایمیل
ارسال فرمائید.
ادرس ااینترنیتی ما را در زیر ملاحظه نمائید

amirmomtaz@yahoo.com

خیانتی بزرگ

خیانتی که برای 25 سال دامن کشور را خواهد گرفت

نژاد حسینیان معاون سابق امور بین‌الملل وزارت نفت خبرداده است: اگر
حجم صادرات گاز به هند و پاكستان روزانه 60 میلیون متر مكعب باشد، از جیب مردم
ایران روزانه 25 میلیون دلار به هندی‌ها و پاكستانی‌ها تخفیف داده می‌شود و اگر
150 میلیون متر مكعب در روز صادر كند، میزان تخفیف روزانه بالغ بر 55 میلیون
دلار خواهد شد و در دوره 25 ساله قرارداد برای حالت اول 225 میلیارد دلار و
برای حالت دوم 495 میلیارد دلار تخفیف داده می‌شود. به طور خلاصه قرار است برای
رفع تنش بین هند و پاكستان از طرف هر ایرانی 2.3 تا 7 میلیون دلار به شركت‌های
گاز هند و پاكستان كمك بلاعوض شود .»
اصرار به امضای آن حتی با قیمت های پائین دارند تا به مردم بگویند قراردادی را
كه چندین سال در دست مذاكره بوده و دو دولت قبلی نتوانسته بودند آن را امضا
كنند، ما با قاطعیت امضا كردیم
با توجه به اینکه این قرارداد باید در مجلس تصویب شود، باید همه مردم را از
خیانتی که برای 25 سال دامن کشور را خواهد گرفت، آگاه کنیم و از نمایندگان خود
بخواهیم جلو آنرا بگیرند. لطفا این ایمیل را برای همه کسانی که می شناسید
بفرستید

Tuesday 20 October 2009

پیام جبهه ملی شماره 177- نشریه داخلی جبهه ملی ایران - تهران

پیام جلهه ملی ایران - تهران
نشریه داخلی جبهه ملی ایران - چاپ تهران - شماره ۱۷۷ منتشر گردید.این شماره
شامل مطالب جالب و متنوع است. از جمله - مقاوت شرط پیروزی است ( سر مقاله)
بحثی در رابطه با شعارهای مردم در جنبش بعد از انتخابات و ما همه باهم هستیم.
منطق این محاکمات چیست ؟ - خرد پیشه ای توانا خرقه تهی کرد - استاد مهندس
علیقلی بیاتی- اصول عقاید و هدفهای جبهه ملی ایران و مطالب دیگر..
برای دریافت این نشریه از طریق ایمیل زیر درخواست نمائید.
amirmomtaz@yahoo.com

Monday 19 October 2009

نظراتی از خانم شیرین عبادی

عبادی: آمریکا چشم بر نقض حقوق بشر در ایران بسته است

شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل و مدافع حقوق بشر، روز سه شنبه آمريکا و غرب را متهم کرد که چشمان خود را بر نقض حقوق بشر در ايران بسته اند. خانم عبادی افزود که غرب در سه سال گذشته فقط در مورد متوقف کردن برنامه هسته ای و غنی سازی اورانیوم در ايران با مقامات این کشور صحبت کرده و این موضوع برای غرب مهم تر از وضعیت حقوق بشر در ایران است.وی گفت: «اگر آقای اوباما می خواهد دست دوستی به دیگر ملت ها دهد، چرا دست دولتی را می خواهد بفشرد که حقوق بشر را نقض می کند؟!»خانم عبادی در مصاحبه ای با خبرگزاری رويترز گفت: «مقامات ايرانی سه نفر را اخيرا به اعدام محکوم کردند تا کسانی را که در زندان هستند مرعوب کنند.»خانم عبادی همچنین افزوده است که به نظر او نارضایتی عمومی مانع از اجرای این احکام خواهد شد.قوه قضائیه ایران این سه نفر را به ایجاد اغتشاش پس از انتخابات ریاست جمهوری و ارتباط با گروه های اپوزیسیون خارج از کشور متهم کرده است.خانم عبادی در مورد این اتهامات گفت: «این دروغ بزرگی است و محمدرضا علیزمانی، یکی از این سه نفر، پیش از انتخابات بازداشت شده و به وی گفته شده بود در صورتی که به شرکت در اعتراضات اعتراف کند آزاد می شود.»محمدرضا علیزمانی که ۳۷ سال سن دارد، در جلسه دوم محاکمه دسته جمعی رسيدگی به اتهام های بازداشت شدگان حوادث پس از دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران به اتهام هايی چون «محاربه از طريق عضويت و فعاليت در انجمن پادشاهی ايران، توهين به مقدسات، و تبانی و اجتماع با هدف اقدام عليه امنيت داخلی کشور» متهم شد.این مدافع حقوق بشر از آمریکا و غرب خواست تا در مورد این سه متهم موضع قاطعانه تری در قبال جمهوری اسلامی بگیرند.شیرین عبادی همچنین از اعطای جایزه صلح نوبل به آقای اوباما استقبال کرد.وی افزود: «به نظر من صلح فقط به این معنی نیست که جنگی در کار نیست. صلح مجموعه ای از شرایط است که به انسان ها اجازه می دهد در آرامش و با احترام زندگی کنند.»خانم عبادی گفت تا دو ماه دیگر به ایران برمی گردد.

بگزارش رادیو فردا و اخرین گزارشات ٍ 42 نفر در یک حمله انتحاری کشته شدند

ايران، پاکستان را به «پناه دادن به تروريست‌ها» متهم کرد

وزارت امور خارجه ایران با احضار کاردار پاکستان نسبت به «استفاده تروريست ها و اشرار از خاک پاکستان»
برای حمله انتحاری در سیستان و بلوچستان اعتراض کرد.بر اساس گزارش خبرگزارى‌هاى ايران، به دنبال کشته ‌شدن جمعى از فرماندهان سپاه پاسداران در حمله انتحارى روز یکشنبه در استان سيستان و بلوچستان، کاردار سفارت پاکستان در تهران در غياب سفير اين کشور به وزارت امور خارجه فرا خوانده شد.تهران پيشتر نيز از پاکستان به دليل آنچه «استفاده گروه‌هاى تروريستى و اشرار از خاک اين کشور عليه جمهورى اسلامى» عنوان کرد، انتقاد کرده بود.از سوى ديگر محمود احمدى‌نژاد نيز روز يکشنبه در سخنانى از دولت پاکستان خواست، « در دستگيرى عوامل اصلى اين حوادث تروريستى بيش از اين معطل نکند.»وى افزود: «ما شنيده‌ايم که برخى از ماموران در پاکستان با عوامل اصلى اين حوادث تروريستى همکارى مى‌کنند و اين را حق خود مى‌دانيم که اين جنايتکاران را از آنها مطالبه کنيم.»بر اساس گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، در جريان يک حمله انتحارى در استان سيستان و بلوچستان که در حين برگزارى يک نمايشگاه محلى و با حضور چند تن از فرماندهان ارشد سپاه صورت گرفت، ۴۲ نفر از جمله جانشين فرمانده نيروى زمينى سپاه پاسداران کشته شدند.خبرگزاری «مهر» تعداد تلفات این حادثه را تا یکشنبه شب ۴۹ نفر اعلام کرده است.به گفته محمد مرزيه، دادستان زاهدان، گروه عبدالمالک ريگى مسئوليت اين حمله را بر عهده گرفته است.يک وبلاگ منتسب به گروه جندالله به رهبرى عبداالمالک ريگى نيز ساعاتى پس از اين حمله ضمن بر عهده گرفتن مسئوليت آن اعلام کرد:« يکى از اعضاى گروه جندالله با اجراى عمليات استشهادى در شهر سرباز دهها تن از فرماندهان سپاه پاسداران و بسيج و مسئولان وزارت اطلاعات را به قتل رسانده است».در بيانيه گروه ريگى، اين حمله انتحارى «پاسخى به جنايات بى‌وقفه رژيم در بلوچستان» و از جمله اعدام‌هاى اخير در طول يک سال گذشته عنوان شده است.از سوى ديگر فرمانده نيروى زمينى سپاه در سخنانى با بيان اينکه «گروهک‌هاى وابسته به استکبار جهانى که به کشورهاى همسايه خزيده‌اند، مسئوليت اين اقدام تروريستى را برعهده گرفته‌اند» از پاسخ «سخت و دندان شکن سپاه به اين گروهک» خبر داد.سردار محمد پاکپور افزود: «اقداماتى از اين دست حکايت از آن دارد که استکبار به دنبال وارد کردن خدشه به وحدت مردم کشور با نفوذ در گروه‌هاى خودفروخته در مناطق مرزى است.»وى با در تشريح نحوه انجام حمله انتحارى روز يکشنبه گفت: « در جريان برگزارى پنجمين همايش قبايل و طوايف در منطقه پيشين بود که صبح امروز عامل انتحارى خود را به سردار شوشترى در سالن برگزارى اين همايش رساند و وى را به همراه ۳۰ نفر از حاضرين به شهادت رساند.» در اين ميان ايالات متحده آمريکا با محکوم کردن حمله انتحارى روز يکشنبه در استان سيستان و بلوچستان ادعاى برخى مقام‌هاى جمهورى اسلامى را در باره دخالت اين کشور در اين گونه حوادث «کاملاً نادرست» خواند. على لاريجانى، رييس مجلس شوراى اسلامى، ساعاتى پس ازاين انفجار به خبرنگاران گفته بود: «اقدامات تروريستى اخير سيستان و بلوچستان را نتيجه اقدامات آمريکا مى‌دانيم. اين نشانه خصومت آمريکایی‌ها با کشور ماست.»استان سیستان و بلوچستان در سال های اخیر صحنه نا آرامی و خشونت های ناشی از بمبگذاری انتحاری گروه عبدالمالک ریگی و درگیری میان نیروهای نظامی با قاچاقچیان مواد مخدر و گروه هایی که «اشرار» خوانده می شوند، بوده است.در جریان این نا آرامی ها و درگیری های مسلحانه دهها تن از طرفین کشته شده اند.

Sunday 18 October 2009

از اکسفورد تا اکسفورد

1-
محمدرضا جلایی پور نخبه علمی کشور، نفر اول کنکور سراسری انسانی و دانشجوی برجسته دکترای جامعه شناسی دانشگاه آکسفورد.مکان : بند 209 زندان اوین! از ابتدای بازداشت تاکنون رییس دانشگاه آکسفورد دو بار
به مقامات ایرانی نامه نوشته و خواستار آزادی سریع وی شده است
2-
علی کردان - فوق دیپلم اما-دارای مدرک دکترا- فوق لیسانس و لیسانس تقلبی از دانشگاه آکسفورد .مکان :همه کاره اکثر وزارت خانه ها و نامزد اولیه تصدی 3 وزارت خانه! دانشگاه آکسفورد طی نامه ای به مقامات ایرانی سوگند یاد کرد که کسی به اسم کردان را ندیده و نمی شناسند.

Saturday 17 October 2009

جنبش ملی سبز

اکتبر 17, 2009
جنبش ملی سبز _ دیدگاه ما

در چارچوب حرکت اعتراضی ملت ایران پس از انتخابات 22 خرداد، ما، شماری از دانش آموختگان و دانش جویان درون و خارج از کشور با دید و آرمان های ملی و سکولار، پیرامون خواسته های ملت ایران به همکاری و هم فکری با یکدیگر پرداخته، تا وظیفه خود را نسبت به جنبشی که ماهیتی سراسر ملی و ایرانی دارد و میرود تا منشا تحولات عمیقی در کشورمان گردد ادا کرده باشیم.
ما جنبش سبز را ادامه ی مبارزات ملی و آزادی خواهانه ملت ایران از آغاز جنبش مشروطیت تا امروز دانسته و به عنوان ایرانیانی مسئول، کوشش برای به ثمر رساندن این جنبش را وظیفه خود میدانیم.
به باور ما حکومت فعلی حاکم بر کشورمان اصلاح پذیر نمی باشد. ما جنبش ملی سبز را فراتر از اختلافات درون حکومتی نظام دانسته، وهمواره خواهان تحولاتی فراتر از تغییر دولت و جابجایی مهره های آزموده شده ی سی سال گذشته میباشیم.
از نگاه ما
جمهوری ایرانی بر پایه ارزش ها و فرهنگ اصیل و انسانی ایرانی و بر پایه سکولاریسم بنا میشود و در آن همه ایرانیان فارغ از تیره، مذهب و گرایش فکری از حقوق شهروندی برابر برخوردار خواهند بود.
جنبش ملی سبز ادامه و جوشش دوباره مبارزات ملی و آزادی خواهانه ملت ایران از مشروطه تا به امروز است. تمامی خواسته های بیان شده در این جنبش تبلوری از ارداه ملی برای دگر گونی های اساسی در کشورمان میباشد.
دولت سبز ملی
دولتی خواهد بود سکولار، فارغ از هر گونه ایدئولوژی و دگماتیسم، بر خواسته از اراده ملی ، موظف به پاسداری از استقلال وتمامیت ارضی کشور، موظف به استقرار عدالت اجتماعی و دمکراسی و حفظ حقوق بشر در ایران مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر.
یقین داریم، جنبش ملی ایران که رنگ سبز بر تن کرده است، با فداکاری و کوشش ایرانیان میهن دوست و مسئول سر انجام به اهداف خود برای استقرار حاکمیت ملی، آزادی و عدالت اجتماعی خواهد رسید.

Friday 16 October 2009

صلح پایدار

برای "عمو"کیوان"صمیمی"ما
حمید حمیدی
از آن شبی که به خلوتش که مأمن آرامش واندیشه و تلاش بود،حمله ور شدند و او را چشم بند زدند که به تاریکی خو کند و تا زمانی که تازیانه بر جسم بیمارش کشیدند تا برای آنها لب به سخن بگشاید،یک لحظه از تجسم تاریخ پایداریش نمی توانم دوری گزینم.هر فردی که "عمو" کیوان را می شناسد،می داند که از چه سخن می گویم.او تجسم"صمیمیت" و مهربانی و انسانیت است.در انتظار آزادی او و دیگر اسیران ربوده شده،دوره می کنم"شب را و روز را" و "هنوزرا"
"صلح پایدار"
ساعت دوازدهمن روی چشم هایم به انتظارايستاده ام آسمان سنگ مي پراکند
به آسمان می نگرمبه پرواز هاي بي انجامسنگ ها از آسمان فرو مي نشينندبرخاک و بر چشمانمومن ايستاده ام روی چشمهایم به انتظارچشمانم خاک ریزشان میشودخشونت گرانبه خانه ات سرریز می شوندمی خواهند از"صلح پایدار" گذر کنند ستاره اي بربرج آزادیدريا درکفآسمان را برشانه هايش مي کشدتو دست می تکانی بر آبوشاليزاران شمالخواب "پروانه" و "ابریشم"مي بينندتو ایستاده ای شانه هايت سبز مي شوندتا پستچی "نامه" ها زخم هاي گرسنۀ کودکان "خیابان وکار"
درد های "دانشجویان ستاره دار"
و "دفاع از دگر اندیشان" را
از یاد نبرد.تو ایستاده ایدلواپس هزار آفتاب سوخته چشمان مادران،دختران گيسوبه باد سپردهتا گره از دست استبداد بگشائیتا خواب از يال اسب هاي ترکمن فرو ريزد.
روشنی در چشمانم
صدائی در گوشم پژواک می کند
می گوید:
نفع و فايده
می گویم:
"عمو" کیوان
می گوید:لياقت و شايستگي
می گویم:
"عمو" کیوان
می گوید:حسن و خوبي
می گویم:
"عمو"کیوان
می گوید:بسيار بودن و کثرت
می گویم:
"عمو"کیوان
می گوید:آشتي
می گویم:
"عمو"کیوان
می گوید:
صمیمی
می گویم:
"عمو"کیوان
من ايستاده ام تو اما کفش هايت را جفت مي کنيآفتاب روي پلک هايت به بار مي نشیند
و"صلح پایدار" نمایان میشود

Wednesday 14 October 2009

مقاله ای در رابطه با زبان فارسی در ناجیکستان از جناب علی ضرابی

تاجیکستان وخط عربی علی ضرابی

دریکی ازروزنامه های هم وطننان پان ایرانیسم خواندم عربستان سعودی که دراین اواخربا ایران دربرخورد
مذاهب (شیعه ووهابی) دریمن وامارات اطراف خلیج فارس در پیکار می باشد. عده ای از شخصیت های فرهنگی تاجیکستان را به ریاض دعوت کرده وسخت درتکاپواست که خط عربی را به کشورملای رومی وشهید بلخی ورودکی تحمیل نماید . غافل ازآنکه مردمی که بیش ازهزارسال است شاهنامه فردوسی در طاقچه خانه دارند ودیوان حافظ ویا کلیات سعدی را ازبر می خوانند وفلسفه ملای رومی تمام کشورآنها را فراگرفته ومجسمه های نوابغ ایرانی درهرکوی وبرزن این کشوربه چشم می خورد. چطور می توانند خط فارسی را که خط آبا و اجداد آنها بوده رها کنند وخط عربی را برگزینند. درست است که هفتاد سال دولت اتحاد جماهیرشوروی وخط روسی برآن خطه سایه افکنده بود، ولی آنها هیچگاه زبان وفرهنگ خود را رها نکرده وبه فرهنگ بیگانه تسلیم نشدند.آنها چگونه می توانند شاهنامه را که یک جمله ویا واژه عربی درآن دیده نمی شود به زبان عربی که فاقد حروف پ .چ . ژ. گ. می باشد بخوانند ویا بنویسند. من یکی دو مسافرت به تاجیکستان داشته ام واز نزدیک با وزیر فرهنگ تاجیکستان و تنی چند از ادبا وفرهنگیان تاجیکستان آشنا شده ام یادم نمیرود که ایشان پس ازاستماع گفتارکوتاهی از من درباره رودکی پهلوی من نشست وضمن صحه گذاشتن به گفتارمن با لحنی دوستانه گفت: گفتارتو جالب بود ولی کاش ایرانیها ازبه کار بردن واژه های عربی که متأسفانه بخش زیادی از زبان فارسی را دربر گرفته دور شوند سعی کنند واژه های فارسی بکارببرند. چنین مردمی چطور می توانند به جای خط ورسم فارسی- زبان و الفبای دیگری را جایگزین زبان فارسی کنند ، مثلاً باید تابلو تمام خیابانهای شهرهای تاجیکستان را تغییردهند وجلونام هرشاعرویا دانشمند فارسی گو یک کلمه ال هم بگذارند که برای مردم تاجیک و ایرانی و افغان مضحک به نظرمی آید مردم تاجیک که خود را ایرانی تر ازایرانیها می دانند وهمانطورکه در بالا گفته شد به زبان آغشته به عربی ما ایرادمی گیرند، چگونه می توانند خط عربی را جایگزین خط فارسی که هزاران سال است با آن تکلم می کنند بنمایند. من فکر می کنم که این یک نوع مالخولیائیست که به عنوان داروی عقده های حقارت که زندگی آنها را فرا گرفته مثل نام خلیج فارس که داریوش کبیرو اسکندر مقدونی وارسطو وافلاطون آنرا را خلیج فارس می نامیده اند، واین قوم با جعل نام های عربی میخواهند مرحمی برزخم عقده های عدم اصالت تاریخی ویا بهتر بگوییم عدم وجود تاریخ، قبل از اسلام خود بگذارند. من فکر می کنم کم اطلایی شیوخ عربستان درباره تاریخ و تمدن تاجیک ها آنها را به چنین هوسهایی سوق داده، اگرنه هربچه مدرسه ابتدایی هم می داند با هیچ چسبی نمیشود خط عربی را به زبان فارسی چسباند همانطورکه در ایران تازیان نتوانستند دراین کار توفیق پیدا کنند، البته ما از زیبایی های آن خط بهره برده ایم ولی چگونه واژه هائیکه در فارسی حروف پ. چ . ژ. گ درآن به کاررفته به زبان عربی وارد کرد. امیدواریم اعراب چاله های حقارت را با چیزی دیگرپر کنند واز دست درازی به فرهنگ عظیمی که گهواره جنبان تمدن بشری بوده دست بردارند وبدانند کشورهائیکه هزاران سال است زبان فارسی درآنهاخیمه زده با کشورهای نوپایی مثل سوریه ولیبی و عراق و.... تفاوت بسیار دارند

مقاله ای جالب از اقای مرتضی نگاهی

یک حکومت سکولار چگونه میتواند در جامعه ای که در کلیت خود تار و پود آنرا مذهب تعریف میکند، به سر کار بیاید؟

چنین به نظر می آید که دوستان ما بر سر اینکه در ایران یک حکومت سکولار سر کار بیاید اختلافی ندارند، اما پرسش اینست ، جامعه ای که در کلیت خود تار و پود آنرا مذهب تعریف میکند، چگونه می تواند یک حکومت غیر مذهبی را سرکار بیاورد یا اگر تحت شرایطی چنین دولتی سرکار آمد، آنرا تحمل کرده و در کار آن کارشکنی نکند.
یکی از استدلات اینان اینست که دولت قبلی یک دولت سکولار بوده پس جامعه ایران می تواند دولت های سکولار را تحمل کند. آیا چنین بوده است؟ به بینید اصل اول و دوم قانون مشروطه را
اصل اول: مذهب رسمي ايران اسلام و طريقه حقه جعفريه اثني عشريه است بايد پادشاه ايران دارا و مروج اين مذهب باشد.اصل دوم: مجلس مقدس شوراي ملي که به توجه و تاييد حضرت امام عصر عجل الله فرجه و بذل مرحمت اعليحضرت شاهنشاه اسلام خلدالله سلطانه و مراقبت حجج اسلاميه کثرالله امثالهم و عامه ملت ايران تاسيس شده است بايد در هيچ عصري از اعصار مواد قانونيه آن مخالفتي با قواعد مقدسه اسلام و قوانين موضوعه حضرت خيرالانام صلي الله عليه و آله و سَلم نداشته باشد و معين است که تشخيص مخالفت قوانين موضوعه با قواعد اسلاميه بر عهده علماي اعلام ادام الله برکات وجود هم بوده و هست لهذا رسما مقرر است در هر عصري از اعصار هياتي که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهاي متدينين که مطلع از مقتضيات زمان هم باشند به اين طريق که علماي اعلام و حجج اسلام مرجع تقليد شيعه اسامي بيست نفر از علماء که داراي صفات مذکوره باشند معرفي به مجلس شوراي ملي بنمايند پنج نفر از آنها را يا بيشتر به مقتضاي عصر اعضاي مجلس شوراي ملي بالاتفاق يا به حکم قرعه تعيين نموده به سمت عضويت بشناسند تا موادي که در مجلس عنوان مي شود به دقت مذاکره و غور رسي نموده هريک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشنه باشد طرح و رد نمايند که عنوان قانونيت پيدا نکند و رأي اين هيات علماء در اين باب مطاع و بتبع خواهد بود و اين ماده تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغيير پذير نخواهد بود.”
خوب ، حکومت پهلویان بعنوان یک حکومت دیکتاتوری و استبدادی شناخته میشود. الحق والانصاف اگر دولت های این دو پادشاه دیکتاتوری نبودند، فرقشان با حکومت دینی امروزه چه میتوانست باشد؟ پس نا گفته پیداست که اگر شرایط دموکراتیک در این کشور مراعات شود و مردم نمایندگانشان را انتخاب کنند ، آن نمایندگان چنین قوانینی خواهند نوشت چنانکه در دوره مشروطیت یا هفتاد سال بعداز آن در انقلاب اسلامی نوشتند.
بنا براین ما نباید خود ودیگران را فریب دهیم و فکر کنیم که در شرایط امروزی ، با بقدرت رسیدن آقای موسوی و یاکروبی ایران را سکولاریزه خواهد کرد. ما چنین بختی را برای مردم ایران پیش بینی نمی کنیم، زیرا هنوز روشنفکران و دانشگاهیان و احزاب لیبرال اسلامی (مانند نهضتیون) از علمای قم و مراجع تقلید که اسوه ارتجاع و خرافات هستند ، دعوت می کنند که پا پیش بگذارند و مشروعیت را از دولت فعلی سلب کنند. اگر دولتی توسط فتوای اخوند سقوط کند ، دولت جایگزینش هم باید توسط آخوند مشروعیت پیدا کند. هیچ دولت سکولاری توسط آخوند مشروعیت نخواهد گرفت مگر اینکه باور کنیم ، آخوند معتقد شده است که قوانین الهی و شرع نبی دیگر اعتبار ندارند، آیا این خوشباوری نیست؟
یک آخوند در قم فتوا می دهد که می شود با زن غیر مسلمه مصافحه کرد (دست داد) ما دست ها را بهم می سابیم که عجب پیشرفتی کرده ایم ! اگر این عقب ماندگی نیست ، پس چیست که برای دست دادن با یک زن و در مورد مشخص در محل این استفتاء با یک دیپلمات زن یا زنی که در عرصه عمومی حضور دارد، باید از شیخی ، به صرف اینکه چند کتاب عربی خوانده است، اجازه بخواهیم. اگر آخوندها روی شانه ها و سر مردم نشسته اند، مائیم که چنین اجازه ای را به آنها داده ایم ، مائیم که گفته ایم به آخوند نمی شود گفت بالای چشم عقاید و فتاوی ات ابروست ، چون در آن صورت به دین و آئین و باورهای مردم توهین کرده ایم. اگر این روشنفکری باشد، پس تا ابد تخته و بسته باد در دکان چنین روشنفکری ای . اگر آزادی و برادری (و خواهری) و برابری (زن و مرد و کافر و مسلمان) می خواهیم برویم کار روشنفکری کنیم وبدانیم که آن کار با “لولیتا ” خواندن در تهران حاصل نمی شود بلکه بیائید با “ولتر” شروع کنیم ، و نپنداریم که اول آزادی بود بعد ولتر آمد ، بلکه مقدمه آزادی وجود ولترهااست!

شاد و سرمست باشید

مهرماه 1388
مرتضی نگاهی

Tuesday 13 October 2009

دیدار

دیدار عده ای از سران جبهه ملی با خانواده آقای دکتر محمد ملکی

عصر روز یکشنبه 19/7/88 جمعی از اعضای شورای مرکزی و کمیته تشکیلات جبهه ملی ایران در منزل اقای دکتر محمد ملکی استاد و رئیس اسبق دانشگاه تهران که صرفا بعلت بیان عقیده از تاریخ 31/5/88 در زندان اوین در بازداشت بسر میبرد حضور یافته و مراتب حمایت خود را از آقای دکتر ملکی و کلیه زندانیان سیاسی به خانواده ایشان ابراز داشتند . در بین حاضران در منزل آقای دکتر ملکی ، آقای ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ، آقای حسین شاه حسینی نایب رئیس شورای مرکزی ، خانم فرشید افشار عضو هیئت رئیسه شورای مرکزی ، خانم دکتر لقا اردلان عضو هیئت اجرائیه ، دکتر هرمیداس باوند عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ، آقای اصغر فنی پور عضو هیئت اجرائیه ، دکتر حسین موسویان رئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی وآقایان مهندس محمد اویسی ، عبدالله ازدوجینی ، یوسف صحفی و فرهاد بیشه ای از اعضای کمیته تشکیلات جبهه ملی دیده میشدند . در این دیدار همسر آقای دکتر ملکی چگونگی بازداشت ایشان و وضعیت جسمانی نامساعد و شرایط نامناسب زندان را برای حضار توضیح دادند .


روابط عمومی هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
19/7/88

Friday 9 October 2009

نامه مشترک

نامه مشترك مينا احدي و نازنين افشين براي نجات جان محكومين نوجواني كه سه روز ديگر اعدام ميشوند

بهنود شجاعي و اكرم مهدوي در روز يكشنبه 11 اكتبر يك روز بعد از روز جهاني عليه اعدام قرار است در زندان اوين اعدام شوند. خبر از اعدام تعداد بيشتري در اين روز و همچنين اعدام صفر انگوتي در 21 اكتبر است. دادگاه عالي رسيدگي به حكم اعدام علي مهين ترابي نيز دو هفته ديگر برگزار ميشود. همه اينها باعث نگراني بسيار زياد خانواده هاي اين محكومين به مرگ و همچنين نهادهاي عليه اعدام شده است.
ما از همه سازمانهاي مدافع حقوق انسان و از همه نهادهاي بين المللي خواهان اقدام عاجل و فوري براي جلوگيري از اعدام اين نوجوانان هستيم. از همه ايرانيان آزاده در سراسر دنيا دعوت ميكنيم كه فورا به حركات اعتراضي دست زده و با برگزاري تحصن و تظاهرات و پيكت هاي اعتراضي و از هرطريق ممكن فشار بياورند كه اين اعدامها ملغي شود.

ما ميتوانيم جان اين نوجوانان را نجات دهيم. دست به دست هم دهيم و كاري كنيم كه اين احكام اعدام فورا لغو شوند.

مينا احدي - كميته بين المللي عليه اعدام
نازنين افشين جم - نهاد اعدام كودكان ممنوع

Wednesday 7 October 2009

مصاحبه با طبرزدی

مصاحبه با حشمت اله طبرزدی

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي – سه شنبه شب 14مهرماه درپاسخ به پرسش هاي برنامه تفسيرخبرشبكه راديو
تلويزيوني صداي آمريكا مهندس حشمت اله طبرزدي سخنگوي ائتلاف همبستگي براي دمكراسي وحقوق بشر درايران نسبت به مسايل جاري سياسي ازجمله جابجايي فرماندهان سپاه، مواضع اخيرهاشمي رفسنجاني، مساله هسته اي ، بحث عدم مشروعيت دولت و تداوم اعتراضات مردمي به تشريح مواضع پرداخت .متن گفتگو را مي خوانيم.چالنگي(مجري) : تحليل شما از جابجايي هاي اخيرفرماندهان سپاه چيست
طبرزدي : برداشتم اين است اول اينكه جابجايي آقاي طايب و نقدي به اين دليل بود كه آقاي طايب دراين جناياتي كه پس از انتخابات اتفاق افتاد به عنوان يك چهره غيرقابل دفاع مطرح شده است. آدمي كه درسركوب ها نقش داشت، بعد آمد قضيه ترانه موسوي را توجيه كند كاررا خراب تر كرد. وازآنجا كه درجمهوري اسلامي وقتي مقامي مرتكب خلاف يا قانون شكني و بالاتر از آن مي شود نمي آيند اينها را مجازات كنند. بلكه جابجا مي كنند، بنابراين طايب را بايد عوض مي كردند. مثل همين مرتضوي يا ادم هايي كه بعدا تغيير خواهند كرد. اينكه آقاي نقدي را آوردند برداشت من اين هست همانطوري كه آقاي محمدي(شركت كننده ديگرگفتگو) هم مطرح كردند. متاسفانه درشرايط فعلي روبروهستيم با حكومت نظاميان، دراين دو سه ماه اخيربه ويژه درآستانه بازگشايي دانشگاه ها بيش از هرسياستمداري سرداران سپاه صحبت مي كنند. براي دانشگاه، محافل سياسي و معترضان خط ونشان مي كشند و درخريد مخابرات وكارهاي اقتصادي وهمه كارها دخالت دارند . نظامي ها الان دست بالا را دارند. آوردن آقاي نقدي هم به اين دليل بود كه آقاي نقدي دردوره اصلاحات درسركوب دانشگاه و آن شكنجه هايي كه درمورد شهرداران انجام داد و پرونده هاي مالي كه مطرح بود درهر صورت يك چهره خشني ازخود نشان داد و به نظرمن آقاي خامنه اي هم به نيروهاي سپاه مي خواست بگويد كه اگرما آقاي طايب را برداشتيم معنايش اين نيست كه عقب نشيني كرديم. يك چهره خشن تري مي‌آوريم براي مراحل بعدي، اما اينكه مي فرماييد آيا مردم الان دنبال جنگ نرم هستند. يا اينكه نيازهست نظامي ها مثل آقاي نقدي را به ميدان بياورند، من معتقدم مردم همانطوركه آقاي محمدي درست فرمودند كه شعارهايي كه مطرح كردند دراين جنبش اخيرا شعارهاي ساختار شكن هست اما مردم درچارچوب همين قانون موجود عمل كردند مردم ايران درهمين قانون اساسي كه سپاه پاسداران مثلا جايي استناد مي كند به اساسنامه خودش و مي گويد طبق اساسنامه من سپاه بايد پاسدارانقلاب اسلامي باشد و با اين برداشت خود درهمه اموردخالت مي كند. خب قانون اساسي جمهوري اسلامي در فصلي كه حقوق اساسي ملت هست مي گويد حق آزادي، حق تظاهرات، حق تجمع وميتينگ بدون حمل سلاح آزاد است. مردم ما هركاري كه دراين سه چهارماه اخيركردند با كسي جنگي نكردند. آمدند گفتند ما درواقع خواهان اين هستيم كه ببينيم راي مان كجا رفت. پس ازاينكه راي مان را پس نداديد وسركوبمان كرديد وكشتيد وتجاوزكرديد،حال حقوق خودمان رامي‌خواهيم به نظرمن مردم برپايه حقوق خودشان كه حقوق بشرهم هست ودرقانون اساسي موجود هم تاكيد شده حركت كردند. هيچ جنگي هم باهيچ جايي نداشتند تا بخواهند با آنها بجنگند.چالنگي : درروزهاي اخيربجزنظاميان افراد مختلفي اظهارنظرهايي كرده‌اند. ازجمله آقاي هاشمي رفسنجاني درمورد اطاعت ازولايت فقيه وتاييد رهبري ... حرف زد. پس چطورمي شود گفت كه درصحنه سياسي الان فقط سپاهيان اظهارنظرمي كنند.طبرزدي: درمورد آقاي رفسنجاني بايد بحث دقيق تري انجام شود. اما اينكه گفته مي شود كه دراين چند هفته يا سه چهارماه اخير سپاه بيش ازديگران اظهارنظركرده به اين دليل است كه سپاه منشا اثرهست. يعني قدرت دارد. وقتي به عنوان مثال سردارفضلي مي گويد ما درمورد دانشگاه صحبت كرديم كه درآينده دانشگاه ها بازشد چنين وچنان نشود. يعني فرماندهان سپاه و نيروهاي ارشد اعم ازانتظامي ونظامي غيرازآنچه كه درمجلس وجاهاي ديگرهستند. اينها وقتي اظهارنظرمي كنند، اظهارنظرشان همراه با عمل است. چون قدرت دارند، نيرودارند، اسلحه دارند، زندان دارند، همين الان خيلي ازاين زندانيان را به بازداشتگاه دو- الف سپاه مي برند. سپاه به اعتباراينكه متشكل هست. نيروي قدرتمندي هست. الان هم دراقتصاد و مخابرات و... هم منشا اثرهست ودخالت كرده، بنابراين وقتي فرمانده سپاه مي‌آيد صحبت مي كند. به عنوان مثال مي گويد آقاي خاتمي بايد محاكمه شود يا با دانشجويان بايد چنين و چنان كرد. اين خيلي تفاوت دارد تا يك سياستمداربيايد اظهارنظرش رابكند. ضمن اينكه درمورد آقاي هاشمي هم اشاره كنم به نظرمن حرفي كه ازقول آقاي هاشمي زده شد نمي تواند حرف مستندي باشد. براي اينكه همين امروزمن خبري خواندم ايشان باتعدادي ازروحانيون مجلس صحبت كرده و درآنجا بازهم گفت تا وقتي كه ريشه عوامل گذشته درنياد اين بحران هم حل نخواهد شد.چالنگي: آقاي رفسنجاني فقط شخصيت سياسي تنها نيست، رييس مجلس خبرگان هست، آقاي كروبي مي‌گويد شما وظيفه ات را درمورد نظارت براعمال رهبري انجام نمي دهيد. و رييس تشخيص مصلحت نظام هست. با يك سياستمدارعادي فرق مي كند ... وقتي ايشان مي گويد من مشروعيت نظام را به ولايت فقيه مي دانم ... معنايش چيست.طبرزدي: همين اظهارنظري كه ازقول ايشان مطرح مي شود درسايت رسمي اش هم نيست اما ايشان دربرابرچشم ميليون ها انسان درنماز جمعه گفت مشروعيت نظام به راي ملت است. بنابراين حال اگر يك خبري ازطرفش نقل كردند اما درسايت خودش هم نبود بايد به حساب آن سياسي كاري هاي آقاي رفسنجاني گذاشت كه درواقع مي خواهد دوپهلو حركت كند.اگرفرصتي باشد درمورد موضع ايشان امكان ايشان واينكه الان مي تواند موضع شفاف بگيرد يا نه بحث بيشتري مي كنيم. اما اصل اينكه الان نظامي ها درامورمملكت دخالت جدي دارند به نظر من درايران كسي ترديدي ندارد.چالنگي : آيا برنامه اتمي به اين شكل خواست ملي است، تا چه حد نيازكشورهست تا چه حد مساله سياسي؟طبرزدي: مشكلي كه جمهوري اسلامي با مردم ايران دارد چون بحث ملي و منافع ملي مطرح مي شود اين هست كه متاسفانه دردرجه اول دولت جمهوري اسلامي با مردم خود شفاف نيست. طي20 سال، 15 سال يا 4 سال گذشته، يعني فقط محدود به دولت فعلي نيست دردولت هاي قبلي هم اين روند ادامه داشت اين بود كه مردم ما آگاهي ازسياست ها و برنامه هاي دولت جمهوري اسلامي ندارند. يعني دولت جمهوري اسلامي مردم را محرم نمي داند. همان بي اعتمادي كه الان درسطح بين المللي درمورد اين دولت وجود دارد. درداخل كشورهم به طريق اولي وجود دارد. بعدهم مردم ما يك بحثي كه درمطبوعات وجاهايي كه اجازه مي دهند مطرح بشود اينكه ما حقوق مسلم وحقوق اساسي زياد تري هم داريم . ما اصلا مخالف اين نيستيم كه غني سازي اورانيم داشته باشيم اما درحالي كه دركشورماهنوز فقربيداد مي‌كند هنوزدرخيلي ازروستاها مدرسه نداريم، بهداشتمان وضعش خراب است،خود آقايون بارها گفتند وقتي دراين حوزه ها عقب افتاده هستيم .حال اگر دولت مي خواهد سرمايه گذاري عظيمي كند بايد مي‌آمد ازنمايندگاني كه درمجلس دردوره هاي گذشته بودند وخود جمهوي اسلامي مي‌گويد اينها نماينگان ملت هستند ما كه قبول نداريم . حال آيا اينها آمدند اجازه گرفتند، بحث كردند ... هيچكدام اينها را انجام ندادند.وقتي شما درداخل كشورايران مي بينيد اولويت اول براي مردم مسكن، شغل، مسايل اقتصادي، بهداشت است وبراي طبقه متوسط ، روشن انديشان و اكثريت مردم اين است كه حق بيان انديشه خود را داشته باشند، بتواننداظهارنظركنند، راي شان را آزادانه بدهند و بعد ازراي شان دفاع كنند. وقتي همه اينها وجود ندارد، دولت يك دولتي مي‌شود كه نمي تواند بيانگر منافع ملي باشد. جنبش سبزمي گويد اين دولت ملي نيست . اين دولت ضعيف مي رود درمجامع بين المللي پشت پرده مي نشيند صحبت مي كند، معلوم هم نيست چه كار مي كند.چالنگي : آقاي طبرزدي اين پرسش هم هست كه مگردرزمينه اتمي واسرار ملي انتظاراين است كه دولت بيايد شفاف مسايل را بگويدطبرزدي: من متناسب با منطق دولت جمهوري اسلامي صحبت مي كنم. اين دولت مدعي است 20 سال است درحوزه غني سازي اورانيم وكارهاي هسته اي به قصد كارهاي علمي وفناوري سرمايه گذاري مي كند من مي گويم اين عالي و درست هست. چون دولت جمهوري اسلامي نمي گويد كه من مي خواهم بمب اتم بسازم. ما هم نمي گوييم بيا اهداف نهايي ات را بگو اما بحث برسراين است كه يك كشوري كه مي خواهد دريك كاربسيارمهم سرمايه گذاري كند كه ميلياردها دلار بايد ببرد اولين مساله اين است كه بايد ملت ايران راضي باشند. ملت هم درمجلس، محافل حزبي درجاهايي مي بايد درمورد اصل سياست گذاري بحث مي كردند كه آيا اين سرمايه گذاري نيازهست يا نه؟ چقدر مي توانيم سرمايه گذاري كنيم؟ تاكجا مي توانيم پيش برويم؟ نه اينكه پنها ن كاري كنند. من ازديد دولت هاي خارجي نمي گويم به عنوان يك ايراني مي گويم. تووقتي شفاف نيستي و به ملت ايران نگفتي كه مي خواهي چه كاركني، حال كه تبديل به يك بحران بين المللي مي شود و دنيا مي آيد روي ايران فشارمي گذارد وهمين فشارهايي كه به دولت وارد مي شود به ملت هم وارد مي شود. پس ملت اينجا مدعي است من وقتي درمسايل اوليه ام مانده ام وقتي قطر دركنارما دارد گازمان را مي برد، تو بجاي اينكه بيايي سرمايه گذاري گسترده روي غني سازي اورانيم كني مي آمدي روي استخراج گازكارمي كردي. بنابراين به عنوان يك ايراني وازموضع ملي مي گويم كه دولت ازمردم پنهان كاري كرد. به عنوان مثال الان درخبرها هست كه امارات گفت مي خواهم درمساله هسته اي سرمايه گذاري كنم واين دردولت و ... بحث مي شود ان وقت تبديل مي شود به يك بحث ملي. چالنگي: آيا دولت آقاي احمدي نژاد با بحران مشروعيت روبروست؟طبرزدي : آقاي احمدي نژاد خودش كه مي گويد ما هيچ بحراني نداريم اما رييس تشخيص مصلحت نظام جمهوري اسلامي مي گويد ما بحران داريم ، تمام مراجع وروحانيون بلند پايه اعلام كردند ما اين دولت را مشروع نمي دانيم. يك جناح قدرتمندي كه درسي سال گذشته به عنوان يك بال جمهوري اسلامي بوده به نام جناح اصلاح طلب و خط امام اعلام كرده اين دولت را مشروع نمي داند. مردم ايران به ويژه آن هايي كه در كلان شهرها وتهران هستتند بارها وبارها به خيابان آمدند و سردارقاسمي دو سه روزگذشته اعتراف كرد كه درتهران روز27 شهريور روزقدس 2ميليون نفر به خيابان ها آمدند و اينها كه بيرون مي آيند مي گويند ما اين دولت را مشروع نمي دانيم. تقلبي مي دانيم. بعضي مي گويند كودتايي مي دانيم و درچينين شرايطي كه دولت درضعف مفرط هست و از نظر افكار عمومي فاقد مشروعيت مردمي با كمال تاسف اين دولت مي رود مي نشيند مذاكره مي كند و به نظرم اينجا ست كه بايد براي منافع ملي احساس خطر كرد. و اين حركت هايي كه دردانشگاه شروع شده و ادامه دارد اينها همه حاكي از نارضايتي مردم است. حتي دراستاديوم ورزشي ورزش دوستان اعلام كردند تا وقتي اين دولت هست همين بساط است وقتي دولتي كه در درون خودش اينهمه مشكل دارد، نارضايتي ملي دارد داخل جناح ها اختلاف جدي دارد حتي آقاي احمدي نژاد يا نماينده اش به مذاكره مي رود و برمي گردد درهمين مجلس اقاي قنبري مي گويد آقاي وزيرخارجه رفتي با مقامات آمريكايي مذاكره كردي؟ اينها حاكي ازاين است كه دولت مشروعيت ندارد ضعيف شده ودردرون خودش هم اختلافات تشديد خواهد شد.

Monday 5 October 2009

اطلاعیه خانواده دکتر محمد ملکی

خانواده دکتر محمد ملکی: نشانه ها حکايت دارد که حال دکتر ملکی در زندان وخيم است
بعد از گذشت ۴۵ روز از بازداشت دکتر محمد ملکی و در حاليکه کماکان وی در سلول انفرادی نگهداری ميشود، اکنون نشانه ها حکايت از آن دارد که حال وی در زندان وخيم است و از اينرو خانواده را در بی‎اطلاعی مطلق گذاشته اند.
در ۱۴ روز گذشته دکتر ملکی هيچ تماسی با منزل نداشته است و امروز، دوشنبه، قرار بود که طبق نامه کتبی قاضی پرونده، خانواده با وی در زندان اوين ملاقات داشته باشد، اما در پی مراجعه خانواده اعلام شد بازجو اجازه ملاقات نميدهد و وی ممنوع الملاقات است. اين درحاليست که وکيل دکتر ملکی اطلاع يافته بود که ظاهرا بازجويی وی پايان يافته است. اين شواهد نشان دهنده اين است که همانطور که خانواده بارها در نامه به مسئولان هشدار داده بود، وضعيت سلامتی محمد ملکی وخيم است و احتمالا اتفاقی برای ايشان رخ داده که مقامات زندان از دادن هر نوع اطلاعی از وضعيت او خودداری ميکنند. دکتر ملکی در تنها ملاقاتی که حدود يکماه پيش در زندان با همسر و وکيلش داشته به شدت از مشکلات بيماری ابراز ناراحتی کرده و خواستار اقدام فوری جهت درمان بوده که عليرغم درخواستهای مکرر خانواده و وکلای وی، هيچ اقدامی توسط مقامات تاکنون صورت نگرفته است.خانواده دکتر ملکی به شدت نگران وضعيت سلامتی ايشان بوده و بار ديگر هشدار داده و اعلام ميکند که مقامات عالی نظام ظاهرا با شيوه نرم و تدريجی و با علم به بيماريهای تهديدکننده سلامتی محمد ملکی، قصد حذف فيزيکی ايشان را دارند و از اينرو مسئول هرگونه اتفاق ناگواری برای سلامتی وی خواهند بود.خانواده ملکی - دوشنبه ۱۳ مهر ۱۳۸۸

افشاي ساختگي بودن صحنه اهداي خون رئيس سازمان انتقال خون استان يزد

تصاويري از اهداي خون رئيس سازمان انتقال خون استان يزد و برخي مسئولان اين سازمان پخش شد اما با اقدام خبرنگار واحد مركزي خبر صدا و سيماي مركز يزد و برداشتن چسب از روي سوزن اهداي خون ، مشخص شد كه اين اهداي خون صوري است و هيچ سوزني در دست رئيس سازمان انتقال خون وجود ندارد و فقط يك چسب خالي بر روي دستش زده شده است.كه اين منجر به اخراج رئيس سازمان انتقال خون استان يزد شد.

Saturday 3 October 2009

فیلم : گفتگوی دردناک شاهد کروبی با NOVA TV هلند

Ebrahim Sharifi Television of the Netherlands NOVA TV

بي تابي و اشكهاي پدر امير جوادي فر در مراسم ختم پسر جوانش


بي تابي و اشكهاي پدر امير جوادي فر در مراسم ختم پسر جوانش